اثربخشی آموزش فلسفه برای کودکان بر تفکر خلاق و خودکارآمدی دانش آموزان ابتدایی

پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش فلسفه برای کودکان بر تفکر خلاق و خودکارآمدی دانش آموزان ابتدایی انجام شد. این پژوهش از نوع هدف کاربردی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. از جامعه آماری تمامی کودکان مقطع ابتدایی منطقه ۱۹ شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ نفر انتخاب شد؛ سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. پرسشنامه های تفکر خلاق و خودکارآمدی ابزارهای پژوهش بودند که روایی آنها با استفاده از نظر متخصصان تایید و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب ۰/۸۶ و ۰/۸۴ بدست آمد که نشان از تایید آنها بود. جلسات آموزش فلسفه برای کودکان گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه ۶۰ دقیقه ای پرداخته شد اما برای گروه کنترل هیچگونه مداخله ای صورت نگرفت. نتایج حاصل از داده ها نشان میدهد که میانگین تفکر خلاق و خودکار آمدی در گروه آزمایش افزایش پیدا کرده است و نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که تاثیر آموزش فلسفه برای کودکان بر افزایش تفکر خلاق و خودکارآمدی کودکان تاثیر مثبت و معنیداری دارد ( P≤ ۰/۰۰۱).از این رو پیشنهاد میشود جهت تقویت تفکر و خودکارآمدی کودکان از برنامه آموزش فلسفه استفاده شود.