حقیقت جسم از نگاه متکلمان و نقد آن بر اساس مبانی حکما

سال انتشار: 1388
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 118

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IPHD-5-8_003

تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1400

چکیده مقاله:

نزاع اساسی در باب جوهر جسمانی، در نحوه وجود آن است. جمهور متکلمان جسم را مرکب از جواهر غیر قابل انقسام می دانند و به تناهی جواهر فرد قائل اند و نظام قائل به عدم تناهی جواهر فرد شده است. شهرستانی قائل به قابلیت انقسام جسم به عدد متناهی است و سپس انقسام نمی پذیرد. ذیمقراطیس قائل به عدم انقسام است مطلقا. جمهور حکما جسم را جوهری متصل و قابل انقسام الی ما لا نهایه می دانند. گروهی معتقد به ترکب جسم از دو جوهر می باشند: یکی صورت اتصالی و دیگری قابل آن. برخی جسم را مرکب از یک جوهر و یک عرض می دانند. در مورد سازگاری دیدگاه حکما با علم امروزی و نظریه ذیمقراطیس در باب حقیقت جسم، دو دیدگاه مطرح است. علم ثابت کرده است که جسم محسوس، متصل واحد نیست، بلکه از ذراتی تشکیل شده است که دارای جرم بوده و فاصله میان آن ذرات، چندین برابر امتداد جرم آنهاست. از این جهت این نظریه، موافق نظریه ذیمقراطیس و مخالف نظریه حکماست. از طرف دیگر، جسم، مرکب از ماده و صورتی است که تا بی نهایت قابل انقسام است. علم از این جهت موافق نظریه حکماست. دیدگاه دوم این است که صورت اتصالی اجسام به اعتبار آن فضا و مکانی است که آنجا را اشغال کرده است. با این بیان می توان اختلاف دیرینه بین متکلمان و حکما و فلسفه و علم را برداشت.

نویسندگان

حسین غفاری

استاد/دانشگاه تهران

رحمت الله کریم زاده

دانشگاه علوم اسلامی رضوی