تحلیل دو داستان «گنبد سبز» و «گنبد سرخ» نظامی گنجوی براساس نظریه «فرایند فردیت» یونگ
محل انتشار: پژوهشنامه نقد ادبی و بلاغت، دوره: 5، شماره: 2
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 202
فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JLCR-5-2_009
تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1400
چکیده مقاله:
یکی از مباحث مهمی که با نظریه پردازی یونگ، ابتدا به عرصه روان شناسی و با سیر تدریجی، وارد دنیای نقد ادبی شد، تحلیل شخصیت های داستانی آثار ادبی براساس «فرایند فردیت» است. در چهارچوب این فرایند، شخصیت داستانی در مسیر دستیابی به تفرد، با دسته ای از کهن الگوها برخورد می کند و با پشت سر گذاشتن هر یک از این کهن الگوها، رفته رفته به حقایق درونی خود پی می برد و به بازسازی ضمیر ناخودآگاه بیمارش می پردازد. یکی از آثاری که در عرصه ادبیات فارسی می توان با تحلیل های روان شناساختی، به بررسی این مبانی پرداخت، هفت پیکر نظامی گنجوی است که با نگرشی عمیق در شخصیت های داستانی این اثر بزرگ، می توان ابعاد نهانی داستان را براساس نظریه فردیت یونگ، تحلیل و واکاوی کرد. در این مقاله، سعی شده است ضمن اشاره به این کهن الگوهای روانی در دو داستان «گنبد سبز» و «گنبد سرخ»، سیر تحول شخصیتی و چگونگی دستیابی شخصیت اصلی داستان به تفرد و سلامت روانی، بررسی شود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
لیلا هاشمیان
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی سینای همدان
مریم رحمانی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم