تحلیل داستان «رستم و سهراب» براساس نظریه روایت شناسی کلود برمون
محل انتشار: پژوهشنامه نقد ادبی و بلاغت، دوره: 5، شماره: 1
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 137
فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JLCR-5-1_004
تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1400
چکیده مقاله:
در جستار حاضر، داستان تراژیک «رستم و سهراب» براساس نظریه روایت شناسی کلود برمون بررسی شده است. الگوی برمون برمبنای رویکردی دوگانه بنا شده که طبق آن سرنوشت قهرمان منحصرا نه به پیروزی، بلکه گاه به شکست ختم می شود. براساس نظریه برمون، این داستان متشکل از یک توالی اصلی و چندین توالی فرعی است که پیکره داستان را خلق کرده اند و انواع توالی ها از جمله زنجیره ای و انضمامی و پیوندی در آن به کار گرفته شده اند. براساس این نظریه، هر توالی دربردارنده سه کارکرد امکان و فرایند و پیامد است که این کارکردهای سه گانه کاملا با داستان همخوانی و همسویی دارد. سهراب در توران، سهراب در ایران، کشته شدن سهراب به دست رستم، به ترتیب مراحل امکان و فرایند و پیامد داستان را شامل می شوند. از حیث شخصیت، این داستان نمونه تبدیل قهرمانان از کنشگر به کنش پذیر و برعکس است. مقاله پیش رو، هنر روایت گری و داستان پردازی فردوسی را نیز نشان می دهد؛ زیرا تمام عناصر روایی همچون تنظیم توالی پی رفت ها، موقعیت ها، کنش ها و مهم تر از همه رویکرد دوگانه برمون را در دادن اختیار به شخصیت ها در گزینش هدف مورد نظر قرار داده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
غلامعلی فلاح
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی
نرجس افشاری
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی