مکتب سلیمانی؛ دامنه ی تحقق عملی تمدن نوین اسلامی زمینه ساز ظهور

تمدنها همواره در مسیر حرکت و اعتلای خود با آسیبها و چالشهایی مواجه بوده اند و در این خصوص تمدن نوین اسلامی از این قاعده مستثنی نیست. حفاظت از درک و تاییدایده ها، دستاوردها و هویت فرهنگی در این تمدن ثمره ی تلاش انسانهایی است که به معنای دقیق کلمه به درک واقعی رسیده اند و جان خود را در تعالی آن نثار کرده اند. از معضلات جهان امروزی این است که دینگریزان معتقدند، اسلام نمیتواند یک چارچوب، شریعت و اخلاقیاتی متناسب با جهان امروز ارائه دهد بنابراین، نیاز به بدیلی به جای دین است، و اسم آن را معنویت مینامند. از همین رو آنها با شعار »من معنوی هستم اما دیندار نیستم« وارد کارزار و مقابله و ترد کردن اسلام و تمدن نوین آن و در نهایت دمیدن نگاه آخرالزمانی در اذهان شدند. مکتب سلیمانی با تاسی از درس آموخته های اسلام ناب و شاگردی ولی فقیه زمان به مصاف چنین بدعتی رفت و با برنامه ریزی صحیح و مدون در طول نظام دینی، مکتب سلیمانی را با نگاه احیای تمدن نوین اسلامی به شکل عملی آن پایه ریزی کرد. این مقاله با نگاه به دامنه ی تحقق عملی تمدن نوین اسلامی در قالب زمینه ساز ظهور و معضلات مترتب بر آن به دنبال پاسخ به سئوال اصلی » دامنه ی تحقق عملی تمدن نوین اسلامی زمینه ساز ظهور در مکتب سلیمانی چیست؟« دارد. این تحقیق بر اساس روش تحلیلی با رویکرد آیندهنگاری و با بهرهمندی از روش گردآوری کتابخانه ای و ابزار آنها نسبت به جمع آوری داده ها انجام شده است. مقاله از نظر هدف و نوع، کاربردی است و یافته های مقاله با تاسی از بیانیه ی گام دوم به تمدن نوین اسلامی از فرایندی چندوجهی دست یافت که با ویژگیها و نشانه های ظهور همسو است و این چندوجهی در مکتب شهید سلیمانی به منصه ی ظهور رسید و در لایه های متنوع بیانیه ی گام دوم بروز و قوام دارد.