واکاوی تجربه معنوی افراد از مرگ عزیزان

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 159

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

FAMILYRF09_095

تاریخ نمایه سازی: 19 آذر 1400

چکیده مقاله:

هدف: مرگ عزیزان یکی از شرایط دشواری است که هر انسانی در طول زندگی خود با آن مواجه می شود. از دست دادن یکی از اعضای خانواده یا یک دوست اتفاقی است که فرد را در شرایط بحرانی قرار می دهد. پشت سر گذاشتن احساساتی از غم و فقدان فرآیندی کاملا طبیعی است که در افراد مشاهده می گردد. فرآیندی که در بردارنده احساسات و واکنش های رفتاری است و سلامت روانی و اجتماعی افراد را در معرض چالش قرار می دهد. چه بسا افراد در کشاکش پشت سر گذاشتن فقدان عزیزان از تجربه های معنوی در ارتباط با خود و دیگران برخوردار شوند. معنویت به عنوان ارتباط خاص با نیرویی برتر و احساسات که از این ارتباط منتج می شود، تعریف می گردد و براساس ماهیت و ذات افراد و چگونگی یافتن معنی و هدف در زندگی از طریق ارتباط با خود، دیگران و نیروی برتر که در بردارنده حضور یا عدم حضور تمرکز افراد بر معانی ژرف، وسیع و عمیق زندگی که فراتر از موحودیت متداول است، توصیف شده است. معنویت مفهومی برخواسته از فرهنگ است، از این رو انجام مطالعات کیفی، فرصت شناخت تجربه زیسته افراد با توجه به فرهنگی که در آن زندگی می کنند را فراهم می سازد. بر این اساس مطالعه حار با هدف شناخت و توصیف تجربه معنوی افراد پس از مرگ عزیزانشان انجام گرفت و در پی پاسخ به این سوال برآمد که: تجربه معنوی افراد پس از مرگ عزیزان چگونه است؟ روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی در سال ۱۳۹۸ انجام شد. پدیدارشناسی روشی است که هدف آن تمرکز بر ادراک افراد از جهانی است که در آن زیست و پژوهشگران زمانی از این روش استفاده می کنند که سعی در توصیف تجارب زیسته افراد دارند. این مطالعه پدیدارشناسی سعی در شناخت تجربه معنوی افراد پس از مرگ عزیزان داشت. در این مطالعه شرکت کنندگان براساس نمونه گیری هدفمند و از نوع «کلوله برفی» انتخاب شدند؛ بدین صورت بود که ابتدا چند نمونه اول از طریق شبکه هی روابط اجتماعی انتخاب شدند؛ یافته ها: تجربه معنوی افراد پس از مرگ عزیزانشان در قالب سه مضمون «ارتباط با خدا»، «ارتباط با خانواده/اجتماع» و «تجربه های رشد محور» و یازده زیرمضمون «خداقادرمطلق»، «ماهیت خدا»، «تصور بشر از خدا»، «عبادت خدا»، «هدفمندی خلقت»، «حمایت خانوادگی»، «بخشش»، «تقویت شبکه اجتماعی»، «درک معنای زندگی»، «احساس سربلندی و افتخار» و «تجربه رنج» طبقه بندی شد. نتیجه گیری: هدف از این مطالعه بیان تجربه معنوی افراد پس از مرگ عزیزان بود که با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه دربردارنده سه مضمون اصلی ارتباط باخدا، ارتبا با خانواده/اجتماع و تجارب درونی است. یافته های حاصل از این مطالعه بر اهمیت تجربه معنوی افراد دارای تجربه مرگ عزیزان تاکید دارد و از توجه بیش از پیش مددکاران اجتماعی و سایر حرفه های یاورانه به این مفهوم حمایت می کند. مددکاران اجتماعی بر پایه دانش، ارزش و مهارت قادر خواهند بود در کنار ابعاد روانی و اجتماعی به بعد معنوی، به عنوان بعدی از ابعاد وجودی انسان توجه داشته باشند و سعی در درک تجارب مثبت و منفی مددجویان نمایند. این بعد از وجود انسان، زندگی را مقدس، معنادار و هدفمند می سازد. کمک به افزاش کارکرد فردی و اجتماعی مددجویان، برگزاری جلسات گروهی در راستای حمایت اجتماعی فرصتی فراهم می کند تا افراد در فضایی مملو از آرامش تجربیات معنوی خود را بازگو نمایند. تشکیل چنین گروه هایی منجر به تخلیه احساسات درونی، بیان نیازهای معنوی و ایجاد حمایت اجتماعی خواهد شد.

نویسندگان

منصور فتحی

دانشیار مددکاری اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی

کیمیا واعظی

دانشجوی دکتری مددکاری اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی