بررسی نقش بازشناسی هیجان در چهره به عنوان عملکردی مستقل از کارکردهای شناختی در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا

سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 265

فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ICSS-15-4_001

تاریخ نمایه سازی: 24 آذر 1400

چکیده مقاله:

هدف: پژوهش ها درباره اینکه نقص بیماران اسکیزوفرنیا در بازشناسی هیجان در چهره، بخشی از بدکارکردی عملکردهای شناختی است یا خود اختلالی مجزا محسوب می­شود، هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده ­اند. بنابراین هدف اصلی پژوهش پیش رو این است که با نگاهی تازه به این مساله بتواند نتایج ضد و نقیض پژوهش ­های پیشین را تا حدی توجیه کند؛ با این فرض که بازشناسی هیجان در چهره کارکردی مستقل و مجزاست، اگرچه بازشناسی صحیح  نیازمند عملکرد درست کارکردهای شناختی مرتبط است. روش: گروه نمونه این پژوهش ۵۵ بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا بود. کارکردهای شناختی با خرده آزمون های تداعی زوج­های کلامی از مقیاس تجدید­نظر شده حافظه و کسلر، خرده­آزمون تنظیم تصاویر از مقیاس هوش وکسلر و آزمون نگهداری پیوسته سنجش شدند. بازشناسی هیجان در چهره نیز با تصاویر هیجانی چهره اکمن و فرایزن (۱۹۷۶) بررسی شد. یافته­ ها: یافته­ ها نشان دادند که تمامی متغیرها با هم همبستگی مثبت و معناداری دارند (۰/۰۰۱ p<). از سوی دیگر، نتایج آزمون t نیز نشان­ داد که کارکردهای شناختی بیماران اسکیزوفرنیا (که عملکرد ضعیفی در بازشناسی هیجان در چهره داشتند) در مقایسه با گروه دیگر بیماران که در آن مولفه عملکرد بهتری داشتند تفاوت معناداری ندارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهشی حاضر در راستای فرضیه پژوهش است؛ بر اساس این فرضیه، بازشناسی هیجان در عین حال که خود عملکردی مستقل است، به کارکرد صحیح عملکردهای شناختی مرتبط نیاز دارد. این نتیجه دلالت درمانی مهمی به منظور بهبود بازشناسی هیجان در چهره به عنوان کارکردی مستقل به دست می دهد.

نویسندگان

الهام موسویان

MSc., Department of clinical Psychology, School of Education and Psychology, Shiraz University, Shiraz, Iran ,Shiraz,Iran.

حبیب هادیان فرد

PhD, Assistant Professor, Department of clinical Psychology, School of Education and Psychology, Shiraz University, Shiraz, Iran.