اندیشه پسامتافیزیکی هابرماس در سیاست

سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 146

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_CSRA-22-1_009

تاریخ نمایه سازی: 25 آذر 1400

چکیده مقاله:

اندیشه پسامتافیزیکی به دنبال نقدهای وارد بر متافیزیک مطرح شده و با طرح گذار و عبور از مولفه های متافیزیکی در عرصه اندیشه بشری، تلاش دارد از محدودیت ها و قید و بندهای متافیزیک رها گردد. یکی از اصلی ترین حوزه های طرح این اندیشه در قلمرو سیاست و اندیشه سیاسی بوده است. در واقع باور و پیش فرض مهم اندیشه پسامتافیزیکی آن است که پدیده ها و مسائل واقعی و عینی از جمله سیاست را نباید با معیارهای متافیزیکی مورد مطالعه قرار داد. معیارهای متافیزیکی بر نظمی پیشین بنیاد استوارند و لذا نظام عالم سیاسی را در تطابق با نظم و اصول ثابت و استعلایی جستجو می کنند. برعکس اندیشه پسامتافیزیکی مدعی است که عقلانیت متعلق به حوزه سیاسی را نباید در مطابقت آن با اصول و ارزش هایی پیشینی و پیشاتجربی مورد بررسی قرار داد. عقلانیت در این اندیشه بیش از هر چیز به روندها و فرایندهایی مربوط است که در آن مولفه های سیاسی به ویژه اجماع و توافق برساخته شده در تعاملات اجتماعی نقش بسزایی دارد. اندیشه پسامتافیزیکی در نحله های فلسفی متعددی قابل شناسایی است و یکی از این متفکران. یورگن هابرماس است که ویژگی های این اندیشه را در سیاست و در مواردی چون تقدم عمل بر نظر، نفی لوگوسنتریسم یا کلام محوری، چرخش زبان شناختی و نیز توجه به عقل و زمینه مند مطرح نموده است. مقاله حاضر به این آراء می پردازد