نقد فیلم های ۳۰۰، تومیریس، اسکندر بزرگ، بر اساس نظریات رولان بارت و ویکتور شکلوفسکی در آشنایی زدایی از عرصه هنر

بیان مسئله : در این مقاله ما قصد داریم تا با دیدی نو به بررسی سه فیلم ساخته شده در مورد تاریخ ایران (دوران هخامنشی) به گونه ای اقدام به آنالیز داشته که گویی این سه فیلم، سه عکس هستند! که علت اینگونه بر خورد ما خود مسئله ی اصلی این پژوهش است که در بدنه مقاله مشخص خواهد شد و از نکات طلایی یک نقد زیباشناسانه در باب هنر به صورت مثالهایی قابل لمس هم اشاراتی خواهیم داشت. هدف : علاوه بر این سخنان در این تحقیق همچنین با تسلطی بیشتر سعی داریم تا از دیدگاه های رولان بارت و ویکتور شکلوفسکی نیز در آشنایی زدایی و تحریف زدایی های لازمه بهره برده و نیز با نقد حرفه ای میزان تطابق آنها با عرصه هنر ایران را در امروزه دریابیم. روش تحقیق : در باب پیشینه این تحقیق در مورد خود راه های نقد، آموزش نقد نویسی، تحلیل های آماری و ابزاری برای این سه فیلم، موارد زیادی است اما در باب این نوع بررسی که در بیان مسئله اعلام داشیتم نسبتا پیشگام هستیم و از هر منبع ممکنه در بهره وری از اسناد کتابخانه ای و تجاربه میدانی استفاده کرده و سعی داشیتم تا این مقاله کیفی و کاردبردی باشد و شیوه ما توصیفی-تحلیلی است. جمع بندی : در پایان چشم اندازی نیک داریم تا بزرگان خود را بیشتر ارج نهیم و خود در بروز مجدد تاریخمان به جهان؛ دلسوز تر و فعال تر باشیم! و تا اینکه برای نمایشی از تاریخ خود همیشه وابسته به دیگری باشیم، فرجام چشم اندازی نیک داریم که منتقدین هنر در آتی و در ایران (زن و مرد) فزونی و جسارت بیشتری یافته و هرآنچه گفتیم، امید که مفید واقع گردد.