مرگ خدا و پیامدهای آن در فلسفه نیچه

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 138

فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PHILOR-3-2_001

تاریخ نمایه سازی: 11 دی 1400

چکیده مقاله:

خدا و انگاره های هم بسته با او، در فلسفه ورزی نیچه موضوعیتی اساسی دارد. البته با این توضیح که نگاه نیچه به این مفاهیم، با رویکرد سایر اندیشمندان بسیار متفاوت است؛ او بسان دیگران برای اثبات مدعای خویش، دست به دامان استدلال های مرسوم فلسفی نمی شود و شیوه دیگری برمی گزیند. شیوه ای که برآمده از نگاه انضمامی او به زمانه ای است که در آن می زید، نه صرفا براهینی انتزاعی و بریده از واقعیت. همچنین بیان او در این حوزه به ویژه با طرح ایده «مرگ خدا»، جنجال برانگیز بوده و مجالی برای ظهور تفسیرهایی گوناگون و بعضا متعارض شده است. ایده ای که در منظومه آموزه های او هم موضوعیت دارد و هم طریقیت. به نحوی که دیگر آموزه های اساسی او نظیر نیهیلیسم و ابرانسان، کاملا در ربط و نسبت با آن، یعنی ایده «مرگ خدا»، سامان یافته است. در این جستار برآنیم به قدر امکان موضع نیچه درباره انگاره خدا را شرح دهیم، و دغدغه ها و دلواپسی های او را پس از واقعه ای که آن را «مرگ خدا» می نامد، برشمریم.

نویسندگان

هدایت علوی تبار

استادیار فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی

سیده آزاده امامی

کارشناس ارشد، فلسفه دین، دانشگاه علامه طباطبائی