آیین های مرگ در تمدن ایرانی با تکیه بر شاهنامه فردوسی

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 230

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_KJICR-3-1_001

تاریخ نمایه سازی: 14 دی 1400

چکیده مقاله:

سرچشمه مرگ را هم زمان با منشا حیات باید جست وجو کرد. در فرهنگ اساطیری و باستانی ایران به مساله مرگ و اعتقاد به سرای باقی و بهشت و دوزخ اشاره شده است. مطالعه پیشینه انسان ناظر بر آمیختگی مرگ و زندگی است و به تبع آن دیدگاه های متفاوتی در پیوند میان مرگ و زندگی وجود دارد. برخی مرگ و زندگی را مانند شب و روز جز ذات جدایی ناپذیر طبیعت دانسته اند و گروهی دیگر مرگ را در مقابل زندگی قرارمی دهند و اعتقاد دارند که تقابل و تضاد میان این دو پدیده، بنیادی ترین تضادی است که در انسان و سایر موجودات وجود دارد. به هر حال، مرگ و زندگی چه در کنار هم و چه در تقابل با هم باشند، همراهان جدایی ناپذیر یکدیگرند. جدایی ناپذیری مرگ و زندگی از اصول بنیادی هستی است. زندگی با مرگ به نتیجه می رسد و از طریق همین مرگ است که زندگی معنا و مفهوم پیدا می کند. تنها در سایه مرگ است که می توان به شناخت زندگی دست یافت؛ زیرا با مرگ، حقیقتی که آن را زندگی می دانیم به صورتی منطقی و معین پایان می پذیرد؛ بنابراین می توان گفت چون هستیم می میریم؛ زیرا جوهر زندگی در کنار مردن قابل تشخیص است. در این مقاله برآنیم با تکیه بر شاهنامه فردوسی، به بررسی مرگ و چگونگی برپایی مراسم سوگ، مدت سوگواری و آداب و رسوم مرتبط با آن و به چگونگی تدفین مردگان پرداخته می شود و در ادامه به صورت گذرا به پدیده مرگ در باور مذاهب باستانی رایج در ایران باستان اشاره می شود.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

علی بازوند

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان بحرالعلوم شهرکرد

آرش امرایی

استادیار گروه عمومی دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر