تاثیر و تاثرات متون عرفانی پارسی در مواجهه با ادب عذری عرب
محل انتشار: دوفصلنامه کهن نامه ادب پارسی، دوره: 7، شماره: 2
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 203
فایل این مقاله در 25 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_CLASS-7-2_003
تاریخ نمایه سازی: 9 بهمن 1400
چکیده مقاله:
مقاله حاضر به نحوه حضور سرودههای شاعران ادب عذری در برجستهترین متون عرفانی ایرانی تا پایان قرن هفتم هجری میپردازد. جدولهای پایانی مقاله دربردارنده سرودههایی از شاعران عذری است که نگارندگان آنها را در متون عرفانی یافته و در بیشینه موارد برای نخستینبار نام سرایندگان آنها را تعیین کرده، و گاهی نیز به تصحیح آنها پرداختهاند. نگارندگان برآنند که ایرانیان در حفظ، حیات و حرکت ادب عذری، سهمی بیش از خود اعراب داشتهاند: اشعار پراکنده شعرای عذری در الاغانی ابوالفرج اصفهانی گردآوری و حفظ شد؛ موضوعات آن در الزهره ابنداوود اصفهانی، تئوریزه شد؛ اشعار آن به دست ابونصرسراج طوسی و مستملی بخاری به متون مدرسی صوفیه راه یافت؛ در صافی ذهن و ضمیر عرفای خراسان همچون ابوسعید و شبلی (که اصالتی خراسانی داشت) به لطیفترین معانی عارفانه «تاویل» شد؛ روایات پراکنده آن به دست نظامی نظم یافت؛ به دست عرفایی همچون احمد غزالی، عطار و مولانا «تمثیل»های فراوانی از آن ساخته و شخصیتهای آن به «نماد» تبدیل شد؛ و در نهایت، مضامین آن در غزل شعرایی بزرگ همچون سعدی به زیباترین شکل کمالیافت. باری، لیلی در نهایت در ذهن عرفای ایران چنان جایگاهی یافت که نماد خداوند شد. مقاله حاضر به نحوه حضور سرودههای شاعران ادب عذری در برجستهترین متون عرفانی ایرانی تا پایان قرن هفتم هجری میپردازد. جدولهای پایانی مقاله دربردارنده سرودههایی از شاعران عذری است که نگارندگان آنها را در متون عرفانی یافته و در بیشینه موارد برای نخستینبار نام سرایندگان آنها را تعیین کرده، و گاهی نیز به تصحیح آنها پرداختهاند. نگارندگان برآنند که ایرانیان در حفظ، حیات و حرکت ادب عذری، سهمی بیش از خود اعراب داشتهاند: اشعار پراکنده شعرای عذری در الاغانی ابوالفرج اصفهانی گردآوری و حفظ شد؛ موضوعات آن در الزهره ابنداوود اصفهانی، تئوریزه شد؛ اشعار آن به دست ابونصرسراج طوسی و مستملی بخاری به متون مدرسی صوفیه راه یافت؛ در صافی ذهن و ضمیر عرفای خراسان همچون ابوسعید و شبلی (که اصالتی خراسانی داشت) به لطیفترین معانی عارفانه «تاویل» شد؛ روایات پراکنده آن به دست نظامی نظم یافت؛ به دست عرفایی همچون احمد غزالی، عطار و مولانا «تمثیل»های فراوانی از آن ساخته و شخصیتهای آن به «نماد» تبدیل شد؛ و در نهایت، مضامین آن در غزل شعرایی بزرگ همچون سعدی به زیباترین شکل کمالیافت. باری، لیلی در نهایت در ذهن عرفای ایران چنان جایگاهی یافت که نماد خداوند شد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمد امیر جلالی
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی
داود اسپرهم
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :