مبانی معرفتی و زمینه های اجتماعی نظریه عدالت محمدرضا حکیمی

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 268

فایل این مقاله در 32 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JMAM-7-13_005

تاریخ نمایه سازی: 13 بهمن 1400

چکیده مقاله:

چکیده عدالت از مهمترین مسائل جوامع انسانی و علوم اجتماعی است که در انقلاب اسلامی نیز جایگاه ویژه­ای دارد. امروزه به واسطه واقعیت عینی جامعه و جهان، بررسی کم و کیف عدالت پژوهی پس از انقلاب ضرورت مضاعف یافته است. محمدرضا حکیمی از معدود متفکران ایرانی است که به صورت متمرکز به پژوهش پیرامون عدالت اسلامی پرداخته است. هدف این مقاله، برداشتن گام اول ارائه نظریه عدالت حکیمی، یعنی استخراج مبانی و زمینه های آن بر اساس روش شناسی بنیادین حمید پارسانیا است. پژوهش در این چارچوب نظری، مستلزم استفاده از روش های کاربردی خاصی است. روش تحقیق کتابخانه ای جهت جمع آوری داده ها، و روش تحلیل محتوا جهت تحلیل داده ها، روش های مناسب این امرند. عدالت پژوهی حکیمی متاثر از روحیات شخصی، تجربه زیست فردی، مکاتب فکری، وضعیت اجتماعی و جریانات سیاسی زمانه خود بوده است. هر چند تعلق حکیمی به مکتب تفکیک در انتخاب موضوع، منبع، روش و دامنه نظریه پردازی او بی تاثیر نبوده؛ اما عدالت پژوهی وی بیشتر متاثر از مکاتب، متفکران و جریاناتی سیاسی اجتماعی مانند مارکسیسم اسلامی و غیراسلامی است که قائل به مرکزیت و اصالت اقتصاد در منظومه معرفتی دینی و شبکه مسائل جامعه بودند. مهمترین مبانی معرفتی نظریه عدالت حکیمی عبارتند از: «توحید منشا عدالت»، «تفکیک منابع، معارف و روش های تحقیق»، «اجتهاد مجموعی واقع نگر»، «تساوی در آفرینش» و «مرکزیت اقتصاد در دین و جامعه».

نویسندگان

حمید پارسانیا

دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران

یحیی بوذری نژاد

دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران

کیوان سلیمانی

دانشجوی دکتری دانش اجتماعی مسلمین دانشگاه