بررسی و واکاوی رسالت سه دسته فوق در توسعه فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی کشور

ارائه تعریفی از فرهنگ (Culture) کار دشواری است. آلفرد کروبر و کلاید کلوکهون در سال ۱۹۵۰ توانستند شمار حیرت آوری از تعاریف فرهنگ را از منابع مردمی و دانشگاهی ارائه گردهم آورند. CITATION اسم۸۳ \p ۱۳ \l ۱۰۶۵ (ف. اسمیت ۱۳۸۳, ۱۳)روند تغییرات معنای فرهنگ در زبان انگلیسی چنین است:۱. پرورش حیوانات و به عمل آوردن محصولات زراعی۲. آموزش انسانها۳.مترادف ارزشی برای تمدن (اروپاییهای بافرهنگ و آفریقاییهای وحشی)۴.با ظهور رمانتیسیسم فرهنگ تنها برای سنجش رشد معنوی به کار رفت.۵.سنت و زندگی روزمره ریموند ویلیامز کاربرد رایج واژه فرهنگ را در سه محور تشریح کرده که برآمده از تحولات تاریخی آن است: CITATION اسم۸۳ \p ۱۴ \l ۱۰۶۵ (ف. اسمیت ۱۳۸۳, ۱۴)۱.اشاره به رشد فکری، روحی و زیبایی شناختی فرد، گروه و جامعه ۲.دربرگرفتن تعدادی از فعالیتهای ذهنی، هنری و محصولات آنها (هنر)۳. برای مشخص کردن کل راه و رسم زندگی تعدادی از مردم، یک گروه یا یک جامعه: پیشاهنگان این معنا از فرهنگ مردم شناسان نیمه نخست قرن بیستم بودند. این برداشت از نظر ارزشی خنثی است و بیشتر جنبه تحلیلی دارد.کروبر و کلهوکهون تعاریف فرهنگ را در شش دسته منظم کردند: توصیفی (منطبق با محور سوم ویلیام)، تاریخی(میراثی از گذشته)، هنجاری (شیوه زندگی و ارزشها)، روانشناختی (حلال مشکلات و براوردن نیازهای عاطفی)، ساختاری (عناصر فرهنگ مانند تعریف تیلور) و ژنتیکی (فرهنگ کنش متقابل انسانها و تحولات بینانسلی). CITATION اسم۸۳ \p ۱۵ \l ۱۰۶۵ (ف. اسمیت ۱۳۸۳, ۱۵)اما از نظر اسمیت امروز کاربرد فرهنگ حول مضامین زیرا است: CITATION اسم۸۳ \p ۱۷ \l ۱۰۶۵ (ف. اسمیت ۱۳۸۳, ۱۷)۱. در مقابل چیزهای مادی و فناورانه و امور دارای ساختار اجتماعی ۲. قلمروی امر فکری، معنوی و غیرمادی۳.استقلال فرهنگ در مقابل قدرتهای زیربنایی اقتصادی۴.مفهومی از نظر ارزشی خنثی و بی طرف نظریه ی فرهنگی از نگاه اسمیت در سه حوزه اصلی می گنجد: CITATION اسم۸۳ \p ۱۹ \l ۱۰۶۵ (ف. اسمیت ۱۳۸۳, ۱۹)۱. محتوا: ابزارهایی برای درک ساختمان رهنگ ۲. دلالتهای اجتماعی: تاثیر فرهنگ بر ساختار و زندگی اجتماعی ۳. کنش، عاملیت و خویشتن: رابطه فرد و فرهنگ و راههایی که فرهنگ از طریق آن بر فرد تاثیر می نهد.