واقع گرایی ساختاری وجودی و نقد ون فراسن

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 155

فایل این مقاله در 30 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_KJSB-14-2_011

تاریخ نمایه سازی: 1 اسفند 1400

چکیده مقاله:

در جستار پیش رو، نخست طرحی کلی فراهم می آوریم از جدال میان واقع گرایی و ناواقع گرایی در فلسفه علم. در همین بستر، به معرفی واقع گرایی ساختاری به روایت جان ورال (John Worrall)، به مثابه دیدگاهی بینابینی در این جدال، می پردازیم. بیان ساده دیدگاه ورال چنین است: شناخت علمی ما تنها ناظر به ساختار جهان است. اما جیمز لیدیمن (James Ladyman) از این فراتر رفته و از دیدگاهی به نام واقع گرایی ساختاری وجودی دفاع می کند و بر آن می شود که اساسا جهان، یعنی همان موضوع شناخت علمی ما، چیزی جز ساختار نیست. پس از مقدمه، در سه بخش (۲، ۳، و ۴)، به ترتیب به معرفی دقیق تر واقع گرایی ساختاری وجودی، مرور و بازسازی برخی انگیزه ها و استدلال ها به سود آن، و نیز تفکیک روایت های مهم آن می پردازیم. فیلسوف مشهور علم، باس ون فراسن (Bas van Fraassen)، پس از فراهم آوردن خوانش و صورت بندی خود از واقع گرایی ساختاری وجودی، ادعا می کند که این دیدگاه در باطن ناسازگار است. ما در دو بخش پسین (۵ و ۶)، با بازخوانی نقد ون فراسن، این ادعا را به چالش خواهیم کشید. نه تنها استدلال انتقادی وی خدشه بردار به نظر می رسد، بلکه خواهیم دید که خوانش ساده ون فراسن از واقع گرایی ساختاری وجودی شاید بتواند هواداران این دیدگاه را که بارها به ابهام و کلی گویی متهم شده اند به کار آید. هرچند به یک کاستی جدی در صورت بندی ون فراسن برخواهیم خورد، اما در آخرین بخش (۷)، پیش از پایان سخن، اجمالا نشان می دهیم که شاید فیلسوف دیگری -شمیک داسگوپتا (Shamik Dasgupta)- خوانش کمابیش مشابهی را به سرانجام رسانده باشد.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

محمود وحیدنیا

گروه فلسفه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

احمد علی اکبر مسگری

گروه فلسفه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران