روش شناسی دیویدسون در باب معنا و تعبیر رادیکال و انتقادات دامت به آن

سال انتشار: 1389
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 115

فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_MTOD-16-64_010

تاریخ نمایه سازی: 2 اسفند 1400

چکیده مقاله:

چکیده دیویدسون با تاثیرپذیری از فیلسوفانی چون فرگه، تارسکی و کواین، به طرح نظریه معنایی می پردازد که حاوی نظریه صدقی به شکل نظریه صدق تارسکی است. نظریه دیویدسونی، از یک سو، صوری و شرط صدقی و از سوی دیگر تجربی است؛ از این رو، کاربرد آن برای ارائه تعبیری از زبان و سخنان گویندگان، منوط به برآورده شدن محدودیت هایی صوری و تجربی است. محدودیت های صوری را دیویدسون، از کارهای تارسکی در باب کفایت صوری تعریف صدق می گیرد و برای آزمودن تجربی، آن را به معبر رادیکال می سپارد. دیویدسون عناصر دیگری نیز در کارهای خود وارد می کند؛ همچون پایبندی به کل گرایی و نیز، لحاظ الگوهایی عقلانی که تحت اصولی مانند اصل حسن ظن مطرح می شود. دامت درباره بخش های گوناگون نظریه معنای دیویدسونی انتقادات صریح و گوناگونی مطرح می کند. وی کاربرد مفهوم صدق را در قلب یک نظریه معنا نمی پذیرد و معرفت صریح به شروط صدق در این نظریه ها را مشکل ساز می داند. در این نوشته، پس از بیان نظریه معنای دیویدسون، چارچوب پروژه تعبیر رادیکال را معرفی و در ادامه، مهم ترین انتقادات دامت را بر آن بیان می کنم. در نهایت بررسی خواهد شد که آیا انتقادات دامت، با توجه به نوع و حد ادعاهای دیویدسون، پذیرفتنی است یا خیر؟  

کلیدواژه ها:

واژه های کلیدی: دیویدسون ، دامت ، کل گرایی ، تعبیر رادیکال ، نظریه های معنای معتدل و نیرومند

نویسندگان