نقش آفرینی چین در بحران های غرب آسیا (مطالعه موردی: افغانستان، عراق، سوریه)

روند گسترش نفوذ چین در غرب آسیا با حضور این کشور در سازمان ملل در دوران جنگ سرد آغاز شد و بر اساس نیاز آن برای تامین انرژی و نقش آفرینی بیشتر در منطقه ای جز مناطق اطراف گسترش پیدا کرد. پرسش اصلی مقاله این است که چین چه نقشی در روندهای غرب آسیا داشته است؟ در پاسخ، فرضیه مطرح شده آن است که جمهوری خلق چین سعی دارد با نفوذ در منطقه ای جز منطقه خود فرایندهای تصمیم گیری را به نفع خود تغییر دهد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و چارچوب نظری «مجموعه امنیتی منطقه ای»، کنش های جمهوری خلق چین را در غرب آسیا از طریق سازمان ملل و همین طور به صورت مجزا در پرونده های مهمی از جمله بحران افغانستان، عراق و سوریه تحلیل کرده است. یافته ها نشان می دهد که چین، در بحران افغانستان به دلیل هم مرز بودن این کشور با افغانستان سعی بر این داشته است که با حمایت از دولت مرکزی در مقابل گروه های تروریستی، از نفوذ این گروه ها در منطقه مسلمان نشین خود جلوگیری کند ولی در بحران های عراق و سوریه، نقش آفرینی خود را به علت زیر ذره بین بودن این بحران ها در جهان، از طریق سازمان ملل پیگیری کرده تا نفوذ خود را مشروعیت بخشد. با توجه به روند رو به گسترش نفوذ چین در غرب آسیا می توان گفت در چند سال آینده این کشور نقش تعیین کننده ای در مسائل منطقه خواهد داشت.