تحلیل کهن الگویی داستان پادشاه و کنیزک
محل انتشار: فصلنامه متن پژوهی ادبی، دوره: 14، شماره: 45
سال انتشار: 1389
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 170
فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_LTR-14-45_004
تاریخ نمایه سازی: 9 اسفند 1400
چکیده مقاله:
داستان پادشاه و کنیزک آیینه تمام نمای روایت های داستانی مثنوی است، روایتی که محل تجلی خاطره نژادی انسان (کهن الگوها) از نماد عشق در ناخودآگاه جمعی مولانا است. نماد عشق در داستان پادشاه و کنیزک، نیرویی است که معنای خودآگاهی، یعنی ادراک و صور مواد اولیه را فراهم می آورد تا پادشاه جان مولانا به یاری این نماد به فرایند فردیت برسد. در این جستار سعی بر آن است تا با بررسی عناصر روان شناسی تحلیلی یونگ، نمادهای کهن الگو را که از حافظه جمعی نوع بشر به ناخودآگاه جمعی مولانا ارث رسیده است، در داستان پادشاه و کنیزک تحلیل کنیم. حاصل بحث چنین است که کهن الگوی عشق همراه با نمادهای کهن الگوی من، خود، سایه، نقاب، پیر دانا، ناخودآگاه فردی و جمعی در پیوند با خواب و رویا، پادشاه را از حیطه خودآگاهی به ناخودآگاهی می کشاند و پادشاه در جریان برخورد با درونش با مواجهه خودآگاه و ناخودآگاه در روند کسب فردیت، بار دیگر متولد می شود و به نقل از مولانا «زاده ثانی» می گردد.
نویسندگان
محمدرضا زمان احمدی
استادیار دانشگاه آزاد واحد اراک