بررسی تاثیر یادگیری سازمانی و مدیریت دانش بر تفکر استراتژیک در آموزش و پرورش شهرستان گرگان با توجه به نقش هوش هیجانی مدیران

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 299

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IPECONF05_011

تاریخ نمایه سازی: 10 اسفند 1400

چکیده مقاله:

امروزه تفکر استراتژیک به عنوان یک عنصر بسیار مهم و ارزشمند در مدیریت های کلان در سازمان های و سیستم هایکسب و کار مطرح می باشد. از دیدگاه کلی، تفکر استراتژیک یک بصیرت و فهم از وضعیت موجود و بهره برداری ازفرصت ها است. مدیرانی که مجهز به قابلیت تفکر استراتژیک هستند قادرند سایر کارکنان را به یافتن راهکارهای خلاقانه برایموفقیت سازمان ترغیب کنند. از طرفی تعهد سازمانی یک نگرش مهم شغلی و سازمانی است که بر بهره مندی از حداکثرتوانایی کارکنان و در نتیجه موفقیت سازمان تاثیرگذار می باشد. مرور ادبیات موضوعی در این زمینه نشان می دهد که درتحقیقات گوناگون ، بیشتر بر جنبه های شناختی عملکرد کارکنان تاکید شده و متاسفانه تاثیر ابعاد هیجانی در تحقیقات رفتارسازمانی به طور وسیعی نادیده گرفته شده است؛ به طوریکه توجه به هوش هیجانی می تواند اختلاف نتایج اولیه درموضوعات رفتاری را تشریح کند. از این رو، مطالعه حاضر، که یک تحقیق توصیفی و کاربردی است، کوشیده است از طریقآزمون مطالعات ساختاری، میزان تاثیر یادگیری سازمانی و مدیریت دانش بر تفکر استراتژیک سنجیده و سپس با بررسی نقشهوش هیجانی مدیران بر این رابطه، بر شواهد تجربی موجود بیافزاید. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران شاغل درآموزش و پرورش شهرستان گرگان متشکل از ۴۰۰ نفر بوده که از میان آنها تعداد ۱۹۶ نفر به صورت روش نمونه گیریتصادفی جهت انجام پژوهش انتخاب شدند این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و از نوع همبستگی میباشد . جمع آوری داده ها از چهار پرسشنامه استاندارد پرسشنامه یادگیری سازمانی گومز و همکاران( ۲۰۰۵ )، پرسشنامهمدیریت دانش لاوسون ( ۲۰۰۳ ) ، پرسشنامه تفکر استراتژیک گلدمن ( ۲۰۰۵ ) و پرسشنامه هوش هیجانی برادبری و گریوز(۲۰۰۵ ) استفاده شده است. به منظور تعیین پایایی ابزار سنجش داده ها از روش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. بر این اساس، ضریب آلفای کرونباخ برای متغیر یادگیری سازمانی ۰/۸۱، مدیریت دانش ۰/۷۲، تفکر استراتژیک ۰/۷۱ و هوش هیجانی ۰/۷۰ مورد تایید قرار گرفت. داده ها توسط نرم افزار PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان می دهد که یادگیری سازمانی بر تفکر استراتژیک تاثیر ندارد اما مدیریت دانش و هوش هیجانی بر تفکر استراتژیک تاثیر دارد.همچنین یادگیری سازمانی و مدیریت دانش بر هوش هیجانی تاثیر دارد.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

فاطمه بادی

باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد گرگان، دانشگاه آزاد اسلامی،گرگان،ایران

سیاوش مرشدی

گروه زبان و ادبیات فارسی ،گرگان دانشگاه آزاد اسلامی، گمیشان،ایران

مهدی صالحی

باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد گرگان، دانشگاه آزاد اسلامی،گرگان،ایران