رویکردی تمدنی به جایگاه «دین» در نسبت میان نظام مردم سالاری دینی و دموکراسی غربی

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 147

فایل این مقاله در 32 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ARMANI01_021

تاریخ نمایه سازی: 10 اسفند 1400

چکیده مقاله:

در ایران، غالبا برای پاسخ به مسئله ی امکان یا امتناع مردم سالاری دینی، به تفکیک ارزش از روش و جداسازی رهیافت های گوناگونبه دموکراسی پرداخته و نتیجه گرفته که چون می شود روش های دموکراتیک را از ارزشهای دموکراسی جدا نمود، پس می توان میاناسلام و دموکراسی جمع کرد و سخن از مردم سالاری دینی گفت. اگرچه به لحاظ انتزاعی بتوان روش حکومت داری از ارزشهای پایه آن تفکیک نمود، اما با رویکرد تمدنی، ارتباط و پیوند تنگاتنگ ارزش و روش حداقل به لحاظ عملی، چنین تفکیکی رادشوار می سازد. علاوه براین، تردیدی نیست، مردم سالاری حتی آنگاه که به عنوان یک روش نگریسته شود، در شرایط و وضعیتسیاسی اجتماعی و فرهنگی خاصی شکل گرفته و از این جهت، تحت تاثیراین شرایط قرارگرفته است. لذا مردم سالاری دینی نهتلفیق این دو تفکر(اسلام و دموکراسی)، بلکه نظامی برآمده از منظومه ی فکری اسلام است. واژه «دینی» در ترکیب مردم سالاریدینی نیز دلالت بر منبع معرفت شناختی این گونه مردم سالاری میکند. در این دیدگاه «مرجعیت دین در زندگی اجتماعی» مهمترین پیش فرض معرفت شناختی است. دو نظام مردم سالاری دینی و دموکراسی غربی، در مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی تضادزیادی دارند، هر چند از برخی روشهای دموکراتیک مشترک استفاده نمایند. به عنوان نمونه، در هر دو نظام بر نقش و جایگاه مردمتاکید می شود، اما با مقایسه ی مبانی انسان شناسی در مردم سالاری دینی و دموکراسی غربی، این نتیجه حاصل میشود که«مردم سالاری» در نظام لیبرال دموکراسی، موکول به «مردم داری» است و در مردم سالاری دینی ی علاوه بر مردمداری ی معطوف به «مردم سازی» می باشد.

نویسندگان

بتول یوسفی

استادیار گروه معارف اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه الزهرا (س)، تهران، ایران