جداسازیEnterobacter nimipressuralis همراه با بیماری چوب خیس از درختان نارون شهرستان رفسنجان

سال انتشار: 1390
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 87

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IJPP-47-4_018

تاریخ نمایه سازی: 20 اسفند 1400

چکیده مقاله:

بیماری پوسیدگی کف آلود چوب درختان یا چوب خیس از جمله عوارضی است که باعث ایجاد پوسیدگی در نواحی مرکزی چوب برخی از درختان سایه دار و جنگلی نظیر چنار، زبان گنجشک، صنوبر، بلوط، افرا و نارون می گردد(Scortichini et al. ۱۹۹۱) . علائم اصلی آلودگی، تغییر رنگ چوب بخصوص در مناطق مرکزی تنه است که توام با حالت خیسی و پوسیدگی می باشد. در این مناطق مقداری گاز تولید شده که در اثر فشار آن ترشحات کف آلود زیادی از بافت خارج می گردد. از درختان آلوده چندین نوع باکتری جداسازی شده است، اما دخالت قطعی هر یک از عوامل در ایجاد بیماری مورد تردید می باشد (Murdoch & Campana ۱۹۸۳). در برخی از منابع به دخالت باکتری Enterobacter nimipressuralisدر ایجاد بیماری اشاره گردیده است(Brenner et al. ۲۰۰۵) . در ایران گزارش مستدلی از وجود این بیماری در دسترس نیست. در بهار ۱۳۹۰ علائمی از وجود یک بیماری مشابه در درختان نارون شهرستان رفسنجان دیده شد. درختان بیمار دچار زوال تدریجی بوده، خطوط سفید تا خاکستری در پوست آنها مشاهده می شد و ترشحات کف آلودی از منافذ پدید آمده در تنه و سرشاخه ها، جاری بود. در چند نوبت، از پوست ناحیه کامبیوم درختان آلوده نمونه هایی جداسازی و پس از ضدعفونی سطحی بر روی محیط های کشت NA، Kings B، YDC و EMB کشت شد. پس از ۴۸ ساعت پر گنه های رشد یافته در سطح محیط کشت، خالص سازی و برخی از ویژگی های مرفولوژیک و بیوشیمیایی پر گنه های غالب، با استفاده از روش های متداول باکتری شناسی تعیین شد (Schaad et al., ۲۰۰۱). در تمامی نمونه های به دست آمده جمعیتی نسبتا بالا از یک باکتری گرم منفی، که روی محیط کشت EMB تولید هاله سبز متالیک می نمود، مشاهده شد. جدایه های مذکور بی هوازی اختیاری بوده و واکنش اکسیداز و آرژنین دی هیدرولاز در آنها، منفی بود. جدایه ها قادر به القای واکنش فوق حساسیت در برگ های شمعدانی، هیدرولیز ژلاتین و تویین ۸۰ نبودند و واکنش MR/VP در آنها، مثبت ارزیابی گردید. این جدایه ها قادر به استفاده از آرابیتول، آدونیتول، دلسیتول، گلیسرول و مایواینوزیتول به عنوان تنها منبع کربن نبوده اما ازگلوکز، مانیتول، مانوز، سوربیتول و رامنوز اسید تولید کردند. به منظور شناسایی دقیق تر، DNA تعدادی از جدایه ها به روش لیز قلیایی استخراج و بخشی از ژن ۱۶S rDNA به وسیله آغازگرهای عمومی ۶۳f و ۱۳۸۷r تکثیر شد(Marchesi et al. ۱۹۹۸) . محصول PCR به وسیله کیت Accu Prep PCR purification Kit ساخت شرکت بایونر کره جنوبی تخلیص و سپس تعیین توالی گردید. نتایج نشان داد که توالی نوکلئوتیدی جدایه نارون، ۹۹ درصد مشابه با توالی ناحیه ۱۶S rDNA در باکتری E. nimipressuralis است و بر اساس دندروگرام ترسیم شده، با این گونه در یک گروه قرار می گیرد. با عنایت به نتایج محدود آزمون های بیوشیمیایی و تعیین توالی، جدایه های مذکور E. nimipressuralis تشخیص داده شد. بر اساس اطلاعات ما این نخستین گزارش از همراهی این باکتری با بیماری چوب خیس درختان نارون در ایران است. برای جلوگیری از گسترش بیماری، درختان آلوده توسط شهرداری رفسنجان امحا گردید.  

نویسندگان