بررسی مساله شر از دیدگاه ملاصدرا، جان هیک و استاد مرتضی مطهری

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 225

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LETCONF02_020

تاریخ نمایه سازی: 24 اسفند 1400

چکیده مقاله:

از دیرباز هم ملحدان همواره در انکار خداوند به مسئله ی خیر و شر متوسل شده اند و هم مومنان در پی فهم چیستی و چرایی آن خود را رنجه داشته اند. به همین دلیل نیز فیلسوفان و متکلمان اسلامی از همان ابتدا کوشیده اند تا بر اساس مبانی عقلانی، فلسفی ووحیانی خود تبیین و توجیهی برای آن فراهم آورند. متفکران دینی بر این باورند که جهان تحت سلطه و سیطره موجودی واحداست که با حکمت، عنایت، قدرت و عدالت مطلق و محض بر آن حکم می راند. حکمت و عنایت او اقتضای آن را دارد که جهانی با نظام احسن و بیشترین خیرات و کمالات ایجاد کند. جهانی که همچون خود او خیر کامل و محض باشد. اما در نگاه نخست به عالم پاره ای از امور آن را می بینیم که فاقد خیریت است و جنبه شر و ناخوشایند بودن آن بیشتر خودنمایی می کند. این شرور می توانند شرور متافیزیکی (همچون نقص و شناخت نادرست نظام هستی)، طبیعی (مانند درد و رنج و زلزله و سیل و...) یا اخلاقی (همچون گناه و جنگ و جنایت و ...) باشند. پرسش مهم این است که اگر عالم تحت سلطه چنین موجود کاملی است، چرا این شرور در آن راه یافته اند؟ چه کسی مسئول ورود آنها به عالم است؟ چرا عالم سراسر خیر و نیکی نیست؟ چرا خداوند ورود شرور به این عالم را مجاز گردانیده است؟ به اعتقاد ملاصدراشر فقدان ذات شی و یا نداشتن کمالی از کمالات است که شی از آن حیث که به عینه آن شی است، بدان اختصاص دارد. جان هیک نیز به این مسئله توجه ویژه داشته و با تالیف کتاب خدای عشق و مسئله شر سعی در حل آن داشته است.در دوران معاصر مرحوم مطهری به طور خاص کوشیده اند تا از موضع یک فیلسوف مسلمان و با توجه به آرای اسلاف فیلسوف خود این مسئله را بررسی کنند. به نظر مرحوم مطهری، برای مواجه با مسئله ی شرور لازم است، نخست در معنای حکمت الهی و سپس در معنی شر دقت کنیم.

نویسندگان

لیلا روستایی پاتپه

استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه پیام نور، صندوق پستی: ۱۹۳۹۵-۴۶۹۷ تهران، ایران