بررسی تحول تجارت در بازارهای مرزی و توسعه مناطق و شهرهای حاشیه

شواهد زیادی وجود دارد که با گذشت زمان، مرزهای سیاسی بخش عظیمی از کارکردشان را به عنوان مانع از دست داده و تعاملات و همکاریهای میان مرزی به طور روزافزون از اهمیت بیشتری برخوردار میشوند. در این حالت مرز به عنوان منطقه تماس، به فضایی کارکردی برای تبادلات و تعاملات اقتصادی- اجتماعی فرامرزی تبدیل میشود و اثرات مثبت خود را در مناطق و شهرهای مجاور بر جای میگذارد. مرزها به معنای مانع یا فیلتر میتوانند هزینه معاملاتی و تبادلاتی زیادی را به بار آورند. به عبارت دیگر، مرزی که مانع مشروع شکل گیری نظام های نهادی، سیاسی و اجتماعی در منطقه مرزی باشد، مانعی در برابر جریان آزاد اطلاعات و تشدید پیچیدگیهای بازار است .چگونگی کارکرد و نقش مرزها عاملی کلیدی در توسعه مناطق و شهرهای مرزی به شمار میروند. مرزها هم میتوانند مانعی در برابر توسعه و یکپارچگی نواحی مرزی باشند و هم به عنوان پلی ارتباطی زمینه تعامالت و پیوند دو طرف مرز را فراهم کنند. فهم این تاثیر بازدارندگی و یا نقش ارتباطی مرزها وابسته به این است که ما چگونه مرزها و کارکرد آنها را معنی کنیم.روش تحقیق مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و توصیفی و ارزیابی اثرات تجارت مرزنشینان می پردازد. نتایج نشان میدهد که تجارت مرزی بر روی اقتصاد و کیفیت زندگی در نواحی روستایی این مناطق تاثیر گذار بوده، اما از لحاظ جمعیتی نتوانسته است که موجب نگهداری جمعیت این مناطق شود.