احترام یا ترس از قانون

جهت تدوین قوانین باید اول به مراحل ابتدایی انسان شناسی علم پیدا نمود تا بتوان قوانینی وضع نمود که با سرشت و ذات انسانی همخونی داشته باشد. ودر صورت هماهنگ بودن قوانین با ذات انسانی ، انسان شناسی جرم و جهت وضع قانون، انسان شناسی حقوقی در راس تمام امور قرار داده می شود.در این پژوهش با یاری گرفتن از علوم انسانی به تحقیق در مورد تدوین قانونی پرداخته می شود که مورد احترام در جامعه باشد. قوانینی که توسط نمایندگان واقعی منتخب مردم و برخواسته از عرف وعادت و تامین امنیت تمام اقشار جامعه از نظر عقیده ،جنسیت، نژاد ،رنگ پوست ،اقلیت و اکثریت در جامعه باشدموجبات احترام به قانون با عناوین مجرمانه کم ، نیروی نظامی کمتر و زندان های کوچکتر می باشد. در صورتی که قانون توسط شخص برای حفظ منافع و عقاید شخصیش وضع شده باشد جهت اجرا آن از قوانین کیفری سخت تر و نیروی نظامی بیشتربا زندان های بزگ و مجهزتر کمک گرفته می شود که توسط شهر وندان موجب ترس از قانون بوجود می آورد نه احترام به قانون در جامعه. اگر "قدرت بدون کنترل" را در زمینه های مختلف همچون "هیولایی مخرب"در نظر بگیریم قانون باید وسیله ای برای کنترل آن باشد نه وسیله ای در دستان آنان جهت برآوردن نیاز های اشخاص خاص در جامعه.