شناخت هندسه فراکتال در معماری

عنصر اساسی و دست مایه بنیادی ن هنر و معماری " هندسه و تناسب " است. در فضای قانونمند هندسه و تناسبات است که هر چیزی و از آن جمله اجزای یک خانه و حتی یک شهر می تواند به دایره ی هستی قدم گذارد و در فضای کثرت و گوناگونی های هویت و یا این همانی خود را پیدا کنند. به عبارت روشن تر در ساختار قانونمند و البته جهانی هندسه و تناسبات است که هرشی ، قادر خواهد بود مجموعه اندازه ها و کیفیات ویژه شکلی و رفتاری مربوط به خود را که به واسطه آنها در شکل و عملکرد از دیگر اشیای متمایز و مشخص می کند، بیابد و همچنین الگوهای رفتاری و سمت و سوی فعالیت های خود را بدون ایجاد مزاحمت و خللی در ساختار شکلی و بلکه کاملا در جهت تسهیل فرآیند کمالی آنها سامان دهد. این فرآیند تا فراگیر ی تمامی اجزای جهان هستی بلا انقطاع و بدون سستی و خللی در نظام عدل و احسن تقویم حاکم بر آن ادامه می یابد و کلیتی را حاصل می شود که هر جزیی بدون اجزای پیرامون خود هیچ گونه تعریف و هویتی نداشته باشند که اندازه ها و کیفیات ویژه آن شیء را تعریف می کنند. در حقیقت عامل بنیان ایجاد وحدت در میان اجزای جهان هستی و از جمله در اجزای پیکره هریک از فرهنگ های معماری چیزی جزو هندسه و تناسبات نمی تواند باشد و پس از ایجاد وحدت و هماهنگی در میان اجزا یک فرهنگ معماری حفظ و بقای آن فرهنگ نیز تنها در قالب هماهنگی و پیروی بی قید و شرط از قوانین هندسه و تناسبات امکان پذیر است. در پی پیشرفت سریع بشر در درک پد یده های طبیعی، یکی از پیچیده ترین و شگفت انگیزترین الگوهای طبیعت یعنی "هندسه فراکتال" کشف شد و دروازه ای روشن در پیش روی بشر گشود. هندسه فراکتال محدوده ای است بسیار وسیع که محدوده هندسه اقلیدسی را در بر گرفته و آن را به صورت یک زیر مجموعه در خود دارد. و هرگز متناقض و متمایز از هندسه اقلیدسی نیست به طوری که بسیاری از فرم های فراکتالی نظیر مثلث یا مکعب مشبک فراکتال را با هندسه اقلیدسی میتوان تحلیل کرد. در واقع هندسه فراکتالی به واقعیت نزدیک تر است واقعیتی که هرگز در زندگی نمی توان آن را بی واسطه و محض مشاهده کرد.در این تحقیق به دنبال شناخت دقیق تری از هندسه فراکتال در معماری و پیاده کردن آن در فضای معماری با خلق و خوی ها ی معماری هستیم تا به اصولی منطقی باشرایط منطقه دست یابیم و پس با اصول رعایت شده الگویی نو معرفی کنیم .