بسترهای مدارای اجتماعی در شهرهای ناهمگن (مطالعه ی قوم نگارانه شهر کامیاران)

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 212

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

RAVAN04_460

تاریخ نمایه سازی: 31 اردیبهشت 1401

چکیده مقاله:

شهر در دنیای معاصر محمل تجمع، تنوع و گونه گونیست و آنچه بیش از همه جلوه می نماید، تفاوت رو به تزاید افراد و گروه های انسانی می باشد که در مجموعهای قابل توجه از فرهنگ ها، اقلیتهای مذهبی، هویتها،طبقات ، سبکهای زندگی، نگرش ها و...گرد هم آمده اند؛ به نحوی که این گونه گونگی و تنوع گاها افراد و منافع آنها را رو در روی هم قرار می دهد و تعامل و هم زیستی مسالمت آمیز را در بستر شهرهای ناهمگن به چالش میکشد. هدف پژوهش حاضر بررسی و شناخت بسترهای مدارای اجتماعی در میان شهروندان کامیارانی و معانی برساختیشان از کاهش و افزایش مدارا است. این پژوهش به شیوه کیفی و با روش قوم نگاری انجام شد. نمونه مورد مطالعه از میان زنان و مردان بالای ۴۰ سال که حدود سی سال از سکونتشان در شهر کامیاران می گذشت به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شد که تعداد آن ها بیست و پنج نفر بود اما پس از جرح و تعدیل پاسخ ها به بیست و یک مورد رسید و برای رسیدن به کفایت از اشباع نظری استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از کدگذاری نظری(سه مرحله ای) بهره گرفته شد. مطابق یافته های حاصل از سه مرحله کدگذاری(باز، محوری، گزینشی)، بستر های مدارای اجتماعی برای شهروندان کامیارانی در پنج مقوله » علقه های مذهبی متمایز«، » ادغام در نظام سیاسی«، » نیازهای معیشتی«، » مشارکت و کنش اجتماعی«و » پیوندهای فرهنگی و سنتی« شکل گرفت و در نهایت ذیل مقوله هسته انتزاع یافت. در نتیجه می توان گفت با توجه به این که مدارای اجتماعی یک مقوله ی چند بعدی است، لازمه ایجاد مدارا در جامعه، حفظ و صیانت از بسترهای پر خطر معیشتی، سیاسی و مذهبی و افزایش و تقویت بسترهای کم خطر و گسترش دامنه های فرهنگی و اجتماعی آن یعنی ارتباطات متقابل موثر بین کنشگران در سطح جامعه و باز تولید فرهنگ ها است که از گذشته تاکنون توانسته پیشرفت و راحتی را برای اجتماع انسانی فراهم کند.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

معصومه عیدی

دانشجوی دکتری جامعه شناسی مسائل اجتماعی. دانشگاه مازندران

سهراب باتمانی

دانشجوی دکتری جامعه شناسی مسائل اجتماعی. دانشگاه مازندران