تعامل هنر مدرن و زیبایی شناسی مدرنیستی با رویکرد انتقادانه

زیبایی شناسی مدرن بر جهان حسی و ذوقی تاکید می کند که مشروعیتی جز برای فردیت فرد ندارد، لذا مسئله اصلی که مدرنها در زمینه هستی شناختی و زیبایی شناختی با آن درگیر هستند، یافتن پل ارتباطی میان اذهان مدرن است.درک زیبایی موهبتی است الهی و جایگاهی ذهنی که به عینیت میانجامد و هنر بدون آن کالبدی است بیروح و خالی از جاذبه.بدون تردید ما در عصر حاضر شاهد جهش زیبایی شناسی هستیم که از سکون فردی گذشته و از ورای مدنیت و اقتصاد به اصول نظری مبتنی بر مدنیته رسیده است و اکنون در مرحله ای فراتر، واقعیت در تمامیت خود از منظر ما ساختاری زیبایی شناختی دارد.درک کامل مفهوم زیبایی شناسی مشکل است،ولی فهم اولیه عوامل موثر در ادراک خوشآیند بودن محیط امکانپذیر است.برای درک زیبایی باید از یک طرف ادراک کننده ی زیبایی باشیم و شیوه ی ادراک زیبایی را بشناسیم و از طرف دیگر پدیده ی زیبا و ویژگیهای آن را بررسی کنیم. در این مطالعه به بررسی تعامل هنر مدرن و زیبایی شنایی مدرنیستی با رویکرد انتقادانه پرداخته شده است.