مدل یابی روابط بین خشم با تعهد زناشویی و با میانجیگری نیازهای بنیادی روانشناختی در زنان شاغل

این پژوهش با هدف مدل یابی روابط بین خشم با تعهد زناشویی و با میانجیگری نیازهای بنیادی روانشناختی در زنان شاغل انجام شده است. جامعه آماری کلیه زنان شاغل در دستگاههای اجرایی استان گلستان بود و حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی مورگان ۳۸۰ نفر که با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل، پرسشنامه های تعهد زناشویی آدامز و جونز، پرسشنامه پرخاشگری AGQ و پرسشنامه نیازهای بنیادی روانشناختی می باشد که تمامی ابزار دارای پایایی و روایی هستند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار ۲۳Amos استفاده شده است.یافته ها نشان داد خشم با تعهد زناشویی رابطه مستقیم ندارد و با میانجیگری نیازهای بنیادی روانشناختی در زنان شاغل دستگاههای اجرایی استان گلستان رابطه منفی و معناداری دارد.بنابراین می توان نتیجه گرفت خشم از برانگیخته شدن نیازهای بنیادین روانشناختی حاصل می شود فلذا در صورتی که محیط مستعد بروز خشم باشد می تواند در کاهش میزان تعهد زناشویی تاثیر گذارد. ارائه آموزش خودکنترلی و توان افزایی و تاب آوری اجتماعی در جوامع در جهت بهبود شرایط اجتماعی وهمچنین انجام پژوهشهایی مبتنی بر اثربخشی آموزش کنترل خشم، مهارتهای ارتباطی و نیازهای بنیادین روانشناختی با گروههای مختلف پیشنهاد می گردد.