خدای جهان و جهان خدا (بررسی سیمای انسان در گنج روان و چهل صباح شاه داعی شیرازی)

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 125

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IAUZ-18-72_003

تاریخ نمایه سازی: 31 خرداد 1401

چکیده مقاله:

شاه­داعی شیرازی، یکی از شاعران عارف قرن نهم هجری، از مبلغان اندیشه­های عرفانی ابن­عربی و از شاگردان شاه­نعمت­اله ولی است. مثنوی­های گنج­روان و چهل­صباح، به ترتیب دومین و سومین مثنوی از مثنوی­های شش­گانه وی به­شمارمی­رود. این منظومه­ها، با بهره­گیری از نبوغ شاعر و اندیشه­های پیشینیان از جمله تفکرات عارفانه ابن­عربی و شیوه مثنوی­پردازی مولانا، به درجه­ای از ساختار ادبی و هنری ابداعی رسیده­است، که در شمار آثار جاودانه ادبی- عرفانی جای­گرفته­است. با توجه به این­که درباره آثار یادشده تاکنون پژوهش خاصی صورت­نگرفته­است، جستار حاضر با روش تحلیلی- توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه­ای، علاوه­بر معرفی این دو مثنوی، سیمای انسان را در دو مثنوی یاد­شده مطالعه­کرده­است، تا طرز تلقی این شاعر عارف را از انسان و مراتب آن با رویکرد هستی­شناسانه تبیین­کند. حاصل پژوهش نشان­می­دهد شاه­داعی، انسان را جدا از هستی نمی­داند، منتها به اعتقاد وی انسان در والاترین مرتبه هستی قراردارد و سیر تکاملی انسان از میان هستی می­گذرد. وی به تاسی از ابن­عربی انسان کامل را عالم کبیر و مجلای اسماء و صفات الهی و آینه تمام­نمای هستی و عامل فیض­بخشی به مراتب پایین­تر وجود می­داند.

نویسندگان

مسروره مختاری

دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران. نویسنده مسئولmmokhtari@uma.ac.ir

مهسا کاظم پور

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل،ایران.