استفاده از رویکردهای شناخت گرایی وساختن گرایی درایجاد علاقه مندی وبهبود عملکرد دانش آموزان دردرس ریاضی

بدون دانستن مبانی روانشناختی برنامه ی درسی و روانشناسی یادگیری وآموزش، برای انسان پیچیده که رشد همهجانبه ی او در نظام تعلیم وتربیت مد نظر است، نمی توان به اهداف غایی رسید. رویکردهایی که دراین مقالهبصورت عملی از آنها استفاده می شود عبارتند از: شناخت گرایی وساختن گرایی. معلم ریاضی در ساعت زنگ هنرضمن تلفیق مبانی هنر درپیوند با ریاضی، در فرصت های بوجود آمده در کلاس، این دو رویکرد را به بوته یآزمایش گذاشته و نتایجی را بدست می آورد که می تواند برای سایر معلمان نکات قابل توجهی را داشته باشد. اینمقاله در واقع اقدام در عمل یک معلم است که مبانی روانشناختی را در تدریس خود بکار می گیرد وصرفا بهتدریس خشک مطالب درسی نمی پردازد. شناخت دانش توسط یادگیرنده، تلفیق هنر وریاضیات، بازخورد استفادهاز رویکرد ها در محیط کلاس ونتیجه گیری معلم ازین اقدام پژوهی در این نوشتار قابل بررسی است.