الزامات دانش، مهارت و توانایی برای کار تیمی، پیامدهایی برای مدیریت منابع انسانی

سازمان ها همانگونه که به بازسازی خود می پردازند تا بتوانند موثرتر و با راندمان بهتر به رقابت بپردازند، به سوی تیم ها نیز روی آورده اند تا از ذوق و قریحه کارکنان به نحوی بهتر بهره ببرند. مدیران دریافته اند که تیم ها نسبت به سازمان های سنتی و شکل های دیگر گروه های کاری دارای قدرت انعطاف بیشتر بوده و در برابر محیط در حال تغییر بهتر پاسخگو هستند، لذا ضرورت تشکیل تیم ها و کار گروهی در سازمان ها اهمیت مطالعات بر روی مقوله کار تیمی را آشکار می سازد. از آنجایی که هماهنگی و دستیابی به یک ترکیب بهینه از افراد می تواند به عملکرد بالای تیمی منجر شود، در نتیجه توجه به عوامل تاثیر گذاری که می تواند اثر بخشی کار تیمی را بهبود بخشد مساله مهمی است. با پیشرفت تکنولوژی و پیچیده شدن فعالیتهای سازمانی، به جرات می توان ادعا کرد که دوران کار فردی به سر آمده و امروزه مدیریت قبل از آنکه مدیریت بر افراد باشد، مدیریت بر گروههای کاری است. قدرت ایجاد گروه های کارآمد و هماهنگ ساختن آنان با ایفای موثر نقش هماهنگ کنندگی، رهبریت گروه و عضو گروه ضروری است. با توجه به تحقیقات مورد بررسی دانش منابع انسانیف مهارت و توانایی آنان در انجام کارهای تیمی از اهمیت بالایی برخوردار است و موجب می گردد بهره وری کار تیمی افزایش یافته و نتیجه مثبتی در رسیدن اهداف سازمانی داشته باشد. در این مقاله تلاش می شود به روش مروری به بررسی الزامات دانش، مهارت و توانایی برای کار تیمی و پیامدهایی آن برای بهبود مدیریت منابع انسانی بپردازد.