خوانش تطبیقی نگاره»روز سوم نبرد رستم و سهراب« در شاهنامه تهماسبی و شاهنامه گورکانی با رویکرد نشانه شناسی ساختارگرا براساس الگوی پیرس

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 271

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCKIA03_007

تاریخ نمایه سازی: 30 تیر 1401

چکیده مقاله:

نشانه شناختی ساختارگرا در واقع به جستجو در وجود ساختار عمیق پنهان و ناآگاه، در زیر لایه همه نظامهای فرهنگی و ارتباطی از طریق معانی رمزگذاری شده میپردازد. نشانه از دیدگاه پیرس بر خلاف نشانه سوسوری دو وجهی نیست و چهار وجهی است: -۱ چیزی -۲ چیز دیگری -۳ برای کسی -۴ تحت عنوانی یا بر اساس رابطه ای.شاهنامه فردوسی از مهمترین کتاب حماسی ایرانیان است که کهن الگوهای قهرمان و ضدقهرمان، آب، درخت، شاه و ... در آن دارای پتانسیل بررسی براساس نظریه های ادبی و زبان شناختی معاصر است و برای مطالعه ای دقیق تر و موشکافانه تر این اثر سترگ باید آن را بررسی نمود. داستان نبرد رستم قهرمان ملی ایران با سهراب پهلوانی از توران زمین که نادانسته به یکی از سوزناک ترین داستان تراژیک ایران مبدل میشود و در آن براساس سرنوشت محتوم پسر به دست پدر قربانی میگردد. مقاله برآنست تا با روش توصیفی-تحلیلی بر پایه رویکرد نشانه شناختی ساختارگرا به تطبیق نقطه اوج نگاره» روز سوم رزم رستم و سهراب« در دو شاهنامه تهماسبی و گورکانی بپردازد. شیوه گردآوری داده ها به روش اسنادی و همچنین جستجو در تارنماهای معتبر مقالات، کتب و پایاننامه ها انجام شده است. نتیجه آن است که در دو شاهنامه از دو کادر متفاوت(افقی در شاهنامه گورکانی و عمودی در شاهنامه تهماسبی) به ترتیب برای دو بیان متفاوت(روایتگری در کشیدن تیغ تیز نادانسته بر پهلوی سهراب و در دومی شیون زمان شناخت فرزند خود که با دست پدر بر خاک افتاده است) به کار رفت. تصویرسازی و ترکیب بندی در شاهنامه تهماسبی بسیار قویتر و درخور تامل تر است.

نویسندگان

اصغر کفشچیان مقدم

دانشیار دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، گروه مجسمهسازی.

میثم براری

مربی دانشکده صنایع دستی، دانشگاه هنر اصفهان، گروه کتابت و نگارگری.دانشجوی دکتری گروه هنراسلامی، دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران