شناسایی و تحلیل متغیرهای سیاستی در تقویت نوآوری باز در شرکت های کوچک و متوسط در دوران پسا کرونا (موضوع مورد مطالعه: صنعت طلای یزد)

بحث نوآوری باز، طی دهه های گذشته به طور وسیعی در ادبیات مدیریت نوآوری مورد بحث بوده است، که نقش دولت و نهادهای سیاست گذاری برای کمک به اجرای آن در شرکت های کوچک و متوسط پر اهمیت ارزیابی شده است. صنعت طلا در ایران نیز جزء یکی از صنایع کوچک و متوسط باسابقه و در حال رشد محسوب می گردد که تحت تاثیر بحران کرونا دچار چالش های فراوانی گردیده است. هدف از این پژوهش، شناسایی متغیرهای سیاستی، پایه و نتیجه مرتبط با نوآوری باز در صنعت طلا و تحلیل اهمیت تاثبرات تقویت هر یک از متغیرهای سیاستی بر روی دیگر متغیرها در جهت کمک به تقویت فرآیند نوآوری باز و توسعه و افزایش توان رقابت این صنعت در دوران پساکرونا می باشد. در این خصوص و با هدف شناسایی متغیرهای موثر در نوآوری باز در صنعت طلا و رسیدن به شاخص های مهم سیاستی، در ایتدا با رویکرد مرور سیتماتیک اقدام به مرور نظام مند ادبیات گردید. در ادامه با شناسایی متغیرهای موثر در نوآوری باز بر اساس پیشینه پژوهش و انجام مصاحبه با خبرگان و راستی آزمایی لازم، ۳۲ متغیر مربوطه شناسایی گردید، که منجر به تدوین و توزیع پرسشنامه در بین ۱۱۰ نفر از ذینفعان گردید. در نهایت، با شناسایی ۱۰ متغیر سیاستی و بهره گیری از نرم افزار FCMapper، اقدام به بررسی تاثیر تقویت هر کدام از متغیرهای سیاستی بر روی دیگر متغیرها در صنعت طلا گردید. در نتایج پژوهش، علاوه بر دستیابی به سناریوهای مختلف برای هر یک از متغیرهای سیاستی و تاثیرات مربوط به تقویت آن ها، رژیم تصرف مالکیت معنوی به عنوان موثرترین متغیر سیاستی شناسایی و تاثیرات مرتبط با آن بررسی گردید.