اساطیر و افسانه های خورشید و ماه در تمدن‎های کهن با رویکرد تطبیقی به نمادها و مفاهیم مرتبط با آن

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 156

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ASO-2-3_002

تاریخ نمایه سازی: 12 شهریور 1401

چکیده مقاله:

اسطوره و نماد از بدو پیدایش تمدن‎ها دارای خاستگاهی مشترک بوده‎اند و انسان نخستین، رابطه خویش با جهان را به وسیله اسطوره و نمادپردازی بیان کرده است. از این رو تفکر پیرامون اساطیر و ماهیت نمادین آن، یکی از مهم ترین پرسش های بشر است که از دوران کهن تا عصر حاضر مورد توجه بوده است. اسطوره و جوانب آن نه تنها پشتوانه و میراث فرهنگی و تاریخی هر تمدن به شمار می رود، بلکه در طی سالیان طولانی پاسخگوی پیچیده‎ترین سوالات بشر بوده است. پژوهشگران و تاریخ نگاران ابتدا اسطوره را مانند افسانه‎های دروغین و جعلی می پنداشتند و اهمیتی برای آن قائل نبودند، اما از سده نوزدهم میلادی، اسطوره نوعی ادبیات داستانی به شمار می آمد. درک ساختار هستی، به ویژه نمایان‎ترین عناصر فرازمینی آن -خورشید و ماه-، مبدا اساطیر و افسانه های بسیار بوده است؛ از این رو اسطوره آفرینش و جایگاه خورشید و ماه در میان تمدن ها امری محوری و برجسته به‎شمار می رود. هر تمدن در قالب آثار تجسمی، نگرش خود به این عناصر و مفاهیم را صورت نمادین بخشیده است. مساله اصلی این تحقیق پاسخ دادن به سوالاتی از این قبیل است: نقش و ماهیت خورشید و ماه در اساطیر و باورهای آیینی تمدن‎های کهن به چه صورت بوده است؟ نشانه های تصویری هر تمدن برای بازنمایی های نمادین این دو عنصر فرازمینی به چه شکل است؟ مطالعه تطبیقی وجوه اشتراک و افتراق اساطیر و نمادهای تمدن‎ها هدف اصلی این پژوهش است. روش تحقیق به شیوه توصیفی تحلیلی است و این پژوهش به -صورت مطالعه موردی بر پایه اسناد کتابخانه ای به واکاوی مساله فوق پرداخته است. نتیجه پژوهش اذعان دارد که بسیاری از اساطیر و آیین ها مدلول مواردی مانند پدیده های کیهانی، الهه ها و خدایان ماه و خورشید و... است. نشانه های متعددی مانند سواستیکا و گل نیلوفر یا لوتوس، گردونه مهر و... در تمام تمدن‎ها نشانه هایی مشترک بوده است؛ همچنین وجود مضامین و نمادهای مشترک میان تمدن‎های کهن بیانگر پیوندی تنگاتنگ میان هنر و باورهای آن‎هاست.

نویسندگان

سارا سعیدی

کارشناسی ارشد، پژوهش هنر، دانشگاه پیام نور، تهران. ایران.

فریناز فربود

استادیار و عضو هیات علمی دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران.