مناسبات رضا شاه و مجلس و انتخابات

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 245

فایل این مقاله در 29 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

RAVAN04_774

تاریخ نمایه سازی: 22 شهریور 1401

چکیده مقاله:

حکومت رضا شاه به عنوان نتیجه مبارزات قدرت در دوران پس از انقلاب مشروطه فصل تازه ای در تاریخ سیاسی ایران در زمینه ایجاد تمرکز در منابع قدرت باز کرد و در زمینه افزایش کمیت قدرت سیاسی و ایجاد ابزارهای جدید برای متمرکز ساختن و اعمال قدرت توفیق یافت. بسیاری از کشورهای جهان به واسطه وقوع انقلاب یا انجام اصلاحات اساسی، مسیر سنتی حکمرانی سیاسی را که همان پادشاهی بود تغییر داده و حق دخالت در امور سیاسی را به حقی همگانی تبدیل کردند. بی تردید برگزاری انتخابات و داشتن حق رای برای برگزیدن مقامات کشوری، به عنوان بزرگترین و مهمترین حق سیاسی افراد در یک ساختار سیاسی محسوب می شود. مردم ایران نیز پس از تلاشهای بی شمار و مبارزات گسترده توانستند با پیروزی در انقلاب مشروطه این حق را برای خود به ارمغان آورند و برای نخستین بار با شرکت در انتخابات، نمایندگان مورد نظر خود را برای تصویب قوانین راهی مجلس شورای ملی نمایند. به خصوص آنکه در قانون اساسی مشروطه پارلمان مهمترین رکن کشور بود. با این حال این دستاورد بزرگ مردم ایران که مقدمه خروج از استبداد و ظلم پادشاهان قاجار بود، چندان به درازا نکشید و با روی کار آمدن رضا شاه، عملا از مجلس چهارم شورای ملی تا مجلس دوازدهم دخالتها و نفوذ مستقیم و غیر مستقیم پادشاه پهلوی در انتخابات، رویای مبارزین انقلاب مشروطه را نقش بر آب کرد. بی شک شرایط بین المللی و شرایط داخلی اعم از وضعیت پراکندگی و تفرق ملی، اوضاع اقتصادی و سیاسی، ضرورت چنین تمرکزی در منابع قدرت را ایجاب می کرد . برطبق تحلیل گابریل آلموند، در واقع ایران در این دوران به طور همزمان با ضرورت پاسخگویی به معضلات ناشی از «انقلاب وحدت ملی»، «انقلاب در ساخت قدرت»، «انقلاب رفاه اقتصادی»، «انقلاب مشارکت» مواجه شد، لیکن بحرانهای ناشی از فقدان وحدت و هویت ملی و عقب ماندگی اقتصادی، ضرورت تاکید بر افزایش و تمرکز منابع قدرت سیاسی را از دیدگاه نخبگان سیاسی آن عصر ایجاب می کرد. بدین سان از بین اهداف و ضرورتهای مهم آن دوران، هدف افزایش قدرت سیاسی اولویت یافت. حال با عنایت به مضمون نوع آرمانی توسعه سیاسی و با ملاحظه آن چه که در ارتباط با این دوره اشاره شد، به روشنی می توان این استنتاج را داشت کهدر دوره حکومت رضاشاه، به ویژه از سالهای ۱۳۰۶ به بعد، میزان مشارکت و رقابت سیاسی در عرصه فعالیت حزبی، انتخاباتی و پارلمانی جامعه به پایین ترین سطح و نامطلوب ترین وضع ممکن تنزل یافت.

نویسندگان

علی مرادی

لیسانس علوم سیاسی