بررسی رویکردهای آموزش با تکلیف و بدون تکلیف و اثربخشی آن ها

این تحقیق با مرور مقالات و پژوهش های مرتبط، به بررسی رویکردهای موجود در زمینه ارجاع تکالیف به دانش-آموزان می پردازد. تکالیف از ابزارهای مهم معلمان برای تلاش در جهت ارتقای مهارت های دانش آموزان است. این ابزار به صورت سنتی در کنار آموزش در مدرسه مورد استفاده قرار گرفته است و هم چنان نیز در بسیاری از کلاس-های آموزشی مورد استفاده قرار می گیرد. در سالیان اخیر، اثربخشی تکالیف مورد تردید قرار گرفته و کارشناسان و محققان بسیاری در دفاع از ارجاع تکالیف و یا به چالش کشیدن اثربخشی آن به بحث و استدلال پرداخته اند. تکالیف می توانند به شکل های مختلفی طراحی شوند و اهداف متفاوتی را دنبال کنند. تکالیف می توانند مهارت های مختلفی را در دانش آموزان هدف قرار دهند و روش های مختلفی را برای پرورش این مهارت ها به کار گیرند. آنچه که در مورد تکالیف مهم است، توجه به این نکته است که تکالیف نباید به گونه ای طراحی شوند که با اعمال فشار اضافی بر دانش آموزان، موجب خستگی و کاهش علاقه آنان به یادگیری شوند. در جهت نیل به این هدف، لازم است تا قبل از ارجاع تکالیف، اهداف مورد انتظار از انجام آن ها به طور دقیق مشخص شوند و ارزیابی لازم برای اینکه رویکرد در پیش گرفته شده برای انجام تکالیف می تواند منجر به دستیابی به اهداف تعیین شده شود، صورت گیرد.