اثربخشی آموزش معکوس بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی

آموزش معکوس روشی است که در آن ابتدا معلم قبل از تدریس، فیلم های مرتبط با تدریسرا در اختیار دانش آموزان قرار میدهد تا آنان به تماشای فیلم در منزل بپردازند و سپستکالیف درسی را در کلاس به کمک معلم و همراه با سایر همکلاسی ها انجام دهند. هدفپژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش معکوس بر انگیزش تحصیلی پسر پایه پنجم ابتداییبود. طرح تحقیق پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون همراه باگروه کنترل بوده و به لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزانپسر کلاس پنجم ابتدایی شهر تهران بود. نمونه گیری از نوع در دسترس هدفمند شامل ۳۰نفر از دانش آموزان کلاس پنجم ابتدایی از یک دبستان دولتی انجام شد که به طور تصادفیدر دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و کنترل در دو کلاس قرار گرفتند. گروه آزمایش، تحت آموزشبه روش معکوس قرار گرفتند و گروه کنترل طبق شیوه مرسوم معلم خود پیش رفتند. ابزارپژوهش شامل پرسشنامه ی انگیزش تحصیلی هارتر (۱۹۸۱) بودند. داده ها با روش تحلیلشد. نتایج پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل از نظر انگیزش تحصیلی تفاوتمعناداری وجود داشت. به عبارت دیگر آموزش به روش معکوس، باعث افزایش انگیزش-تحصیلی دانش آموزان شد.