رابطه ی نگرش های ارتباطی ناکارآمد والدین به رویکردهای مطالعه ی دانش آموزان دختر پایه ی ششم ابتدایی سبزوار

بی تردید بسیاری از مشکلات روانی ریشه در باورها و تفکرات ناکارآمد در مورد خود و دیگرانو جهان پیرامون دارند. نگرش ناکارآمد زمینه ساز تمام اختلالات و مشکلات روانشناختیاست به علاوه تفکر ناکارآمد تاثیر مهمی بر روی خلق و رفتار دارد. هدف از انجام اینپژوهش بررسی رابطه ی نگرش های ارتباطی ناکارآمد والدین با رویکردهای مطالعه یدانش آموزان دختر پایه ی ششم ابتدایی شهر سبزوار بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدفبنیادی و از لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری شامل کلیه یدانش آموزان در پایه ی ششم مقطع ابتدایی شهر سبزوار و والدین آنها در سال تحصیلی۹۹ - ۱۳۹۸ بود. بنا بر اعلام اداره ی آموزش و پرورش تعداد این افراد ۴۸۲۶ نفر بود که بهروش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد ۳۵۷ نفر بر اساس جدول گرجسی مورگانبه عنوان نمونه ی تحقیق انتخاب شدند. لازم به ذکر است که والدین این افراد هم جزنمونه ی تحقیق مد نظر قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر عبارتبودند از پرسشنامه ی رویکرد مطالعه ی مارتون و سلجو (۱۹۷۶) و نگرش های ناکارآمدزناشویی رومانس و دی بورد (۱۹۹۶). داده ها با استفاده از روش آماری توصیفی، توصیف وبا استفاده از آزمون رگرسیون چند متغیره آزمون فرض شدند. نتایج نشان داد که نگرشناکارآمد ارتباطی والدین میتواند راهبردهای یادگیری دانش آموزان را پیش بینی کند.