شناسایی وضعیت فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه استان گیلان به تفکیک متغیرهای جمعیت شناختی

دانش آموزان بشکل یکسان رفتارهایی مانند فرسودگی را بروز نمی دهند و میزان بروز آنمی تواند در گروه های گوناگون، متفاوت باشد، به همین دلیل تحقیق حاضر باهدفشناسایی وضعیت فرسودگی تحصیلی دانش آموزان به تفکیک متغیرهای جمعیت شناختیاجرا شده است. در یک طرح تحقیق توصیفی – زمینه یابی (پیمایشی)، ۳۸۸ نفر از دانشآموزان دوره دوم متوسطه عمومی رشته های نظری (تجربی، ریاضی و فیزیک وعلوم انسانی)از جامعه آماری دانش آموزان آموزشگاه های دولتی استان گیلان، بصورت ترکیبی از چندروش نمونه گیری (خوشه ای چندمرحله ای، طبقه ای ونمونه گیری منظم) گزینش شدهو به پرسشنامه اطلاعات فردی و آزمون های فرسودگی تحصیلی (برسو و همکاران، ۱۹۹۷)،پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از t استیودنت مقایسه میانگین با عدد ثابت ومقایسه میانگین دوگروه مستقل و F(ANOVA) استفاده شده است. نتایج نشان داده،۶ / ۴۶ % دانش آموزان، سطح متوسط و ۲ / ۲۲ % آنان فرسودگی تحصیلی شدید داشته اند.فرسودگی تحصیلی پسران، بیش از دختران و دانش آموزان گروه ریاضی بیش از سایررشته ها بوده است. فرسودگی تحصیلی دانش آموزان مناطق شرقی استان بیش از سایرمناطق بوده اما تفاوت فرسودگی تحصیلی دانش آموزان مناطق شهری و روستایی معنادارنبوده است. بیشترین فراوانی فرسودگی تحصیلی شدید در دانش آموزان دارای مادران باتحصیلات فوق لیسانس و بالاتر و دانش آموزان دارای پدرانی با تحصیلات لیسانس مشاهدهشده است. می توان نتیجه گرفت که با توجه به شدت فرسودگی تحصیلی مشاهده شده،ضرورت مداخلات راهنمایی و مشاوره فردی و گروهی ویژه در آموزشگاه های دوره دوممتوسطه استان انکارناپذیر خواهد بود، ضمن آنکه می توان ادعا کرد که شدت نیاز بهمدخلات روانشناختی در گروه های گوناگون متفاوت خواهد بود.