رابطه بین سازمان یادگیرنده و عملکرد شغلی معلمان مقطع متوسطه اول شهر لردگان

هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین سازمان یادگیرنده و عملکرد شغلی معلمان (مقطع متوسطه اول) شهر بهشهر در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ می باشد. روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی بوده و هم چنین جامعه آماری شامل کلیه معلمان (مقطع متوسطه اول) اداره آموزش و پرورش شهر لردگان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ به تعداد (۳۰۰= N) نفر بوده است. که با استفاده از جدول کرجسی- مورگان تعداد ۱۶۹ نفر از روش تصادفی طبقه ای به تفکیک جنسیت، به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده و به منظور گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه سازمان یادگیرنده دیان نفی در سال (۲۰۰۱) و هم چنین از پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون در سال (۱۹۷۰) مورد استفاده قرار گرفت. روایی و محتوایی صوری آن توسط صاحب نظران و متخصصان مربوطه مورد تایید قرار گرفته است. پایایی آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ، که هر کدام از پرسشنامه ها، به ترتیب برابر ۰/۸۲ و ۰/۸۱ به دست آمده. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون) استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داده است که بین مولفه های سازمان یادگیرنده که شامل (قابلیت های شخصی، الگوهای ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری گروهی، تفکر سیستمی) و عملکرد شغلی معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین ۴۵ درصد از تغییرات عملکرد شغلی به وسیله پنج مولفه ی سازمان یادگیرنده که شامل (قابلیت های شخصی، الگوهای ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری گروهی، تفکر سیستمی) قابل پیش بینی است. و بیشترین سهم در افزایش عملکرد شغلی را مولفه قابلیت شخصی و کمترین سهم را یادگیری گروهی داشته است.