بررسی تطبیقی انگاره های نمادین طبیعی در دو منظومه سعادت نامه استرآبادی و ساقی نامه ظهوری بر اساس نظریه کهن الگویی یونگ

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 267

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CELPA07_030

تاریخ نمایه سازی: 16 آبان 1401

چکیده مقاله:

در روانشناسی تحلیلی آن دسته از اشکال ادراک و دریافت را که به یک جمع به ارث رسیده کهن الگو میگویند. هر کهن الگو تمایل ساختاری نهفته ای است که بیانگر محتویات و فرایندهای پویای ناخودآگاه جمعی در سیمای تصاویر ابتدایی است. مانند اساسی ترین کنشهای زیستی؛ احتمالا مهمترین تصاویر ابتدایی در همه دورانها و نژادها مشترک است. کهن الگو را میتوان همچون یک ذخیره هوش افزا، یک نقش سر، یا یک اثر ارثی تصور کرد که از طریق تراکم تجربیات روانی بیشماری که همواره تکرار شده اند تکوین یافته است. یونگ معتقد است: احساس، ادراک و اندیشیدن ما تا حدودی مطابق این مفاهیم کهن صورت میگیرد. لایه عمیقتر دیگری هم وجود دارد که کلی و غیرشخصی است و میان آدمیان مشترک است. این قسمت همگانی و شامل محتویات یا رفتارهایی است که کم و بیش در همه جا و نزد همه یکسان است. این پژوهش که به روش کتابخانه ای به شیوه تحلیلی- توصیفی در نتیجه بیان شده و با هدف بررسی تطبیقی کهن الگوی نمادین زمین و انواع درخت در سعادت نامه نظام الدین استرآبادی و ساقی نامه ظهوری ترشیزی مورد ارزیابی قرار گرفته و پس از استخراج این نوع از کهن الگو این نتیجه به دست آمد که استرآبادی و ظهوری به علم کهن الگویی نه به معنی امروزی آن شناخت کامل داشته و در اثارشان از ان بهره برده اند. البته بسامد انواع درخت در هر دو اثر یکسان نیست. بعضی در هر دو اثر استفاده شده و بعضی مختص به یکی از انهاست. ولی نکته روشن اینکه هر دو این مفهوم را شناخته و اهمیت آن را در آفرینش آثار ادبی درک کرده اند.

نویسندگان

زینب نوروزعلی

دکترای زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران

احمد خیالی خطیبی

استادیار و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران

علی اصغر حلبی

استادیار و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران