نگرشی نو به اقتصاد اسلامی، بایدها و نبایدها

یکی از امتیازات دین مبین اسلام بر ادیان دیگر، خاتمیت و در عین حال کامل بودن آن است. پس متناسب با نیازهای هر عصری، مجموعه قوانین لازم برای زندگی را میتوان از اسلام طلب کرد. نظام اقتصادی اسلام، نظامی مبتنی بر وحی و عقل است که اخلاق و معنویت را با امور مادی و دنیایی مخلوط کرده است و هدف نهایی آن سعادت دنیوی و اخروی انسان می باشد. امروزه که نظام های اقتصادی در محدوده نفع شخصی گرفتار شدند، معرفی نظام اقتصادی اسلام با ادبیات روز دنیا، امری مهم و ضروری است، چراکه مطالعات در زمینه اقتصاد اسلامی، سابقه زیادی ندارد. هدف اصلی پژوهش حاضر، پاسخ به این سوال است که مفهوم «اقتصاد اسلامی» چیست؟ در این پژوهش سعی شده است که به عدم انفعال اقتصاد اسلامی در تقابل با اقتصاد وابسته و مصرف کننده پرداخته شود. این اقتصاد در مقابل اهداف سلطه، ایستادگی کرده است و سعی در تغییر ساختارهای اقتصادی موجود و بومی سازی آنها بر اساس جهان بینی اسلامی و اهداف آن دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که اخلاقیات دینی، هیچ تنافری با تلاش اقتصادی ندارد و عواملی همچون زهد و قناعت، به تولید ضربه نمیزند، بلکه مصرف را متعادل می۔ کند. در نظام اقتصادی اسلام، عناصری وجود دارد که رشد را همراه با عدالت تولید میکند و مطالعه رشد به صورت غیرمستقیم، مطالعه عدالت نیز هست.