بررسی تطبیقی مبانی نظریه ایجاد دانش با استفاده از فرایند تبدیل دانش در سازمان ها
محل انتشار: مجله مدیریت فرهنگ سازمانی، دوره: 10، شماره: 25
سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 145
فایل این مقاله در 30 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JOMC-10-25_005
تاریخ نمایه سازی: 29 آبان 1401
چکیده مقاله:
نظریه ایجاد دانش سازمانی با هدف نوآوری و خلق دانش در سازمان ها، دانش را به ضمنی و آشکار تقسیم می نماید و در یک فرایند چهار مرحله ای تبیین می کند که چگونه با استفاده از فرایند SECI می توان دانشی جدید در سازمان ایجاد کرد. این نظریه در فرایند تبدیل دانش از ضمنی به آشکار و بالعکس، مبتنی بر اندیشه های ایده آلیسم معرفتی می باشد. نگاه هستی شناسانه این نظریه نیز نومینالیستی بوده و حقیقت های عینی را وقعی نمی نهد. از سوی دیگر انسان در این نظریه موجودی فعال در عرصه فهم دانش معرفی شده و او را خالق اطلاعات قلمداد می نماید. این نظریه با استفاده از روش شناسی تفسیری، تحلیل گفتمانی و پساساختارگرایی در زمره نظریه های پست مدرن قرار می گیرد. در معرفت شناسی اسلامی ملاک صدق، مطابقت با واقع است؛ و معیار صدق نیز بر مبناگرایی استوار است؛ در هستی شناسی نیز، با پذیرش واقع-گرایی، قایل به واقعیت نفس الامری برای محکی قضایا هستند. وانسان در اندیشه اسلامی کاشف اطلاعات و پدیده ها است و صرفا روابط بین پدیده ها را کشف می کند. روش شناسی اسلامی هر عاملی را در تبیین پدیده ها موثر نمی داند و هرگونه عامل درونی یا بیرونی را به صورت مطلق در تبیین نظریه دخالت نمی دهد؛ به عبارت دیگر، عواملی که موجب نسبی شدن پدیده ها و نظریه ها می شوند را فاقد اعتبار دانسته و در روش شناسی و تبیین پدیده ها آن ها را به بازی نمی گیرد. در نهایت با جایگزینی مبانی و روش شناسی اسلامی در مبانی نظریه، مشاهده خواهیم نمود که فرایند SECI که دانش را از ضمنی به آشکار و بالعکس تبدیل می کند تا دانش جدیدی در سازمان ایجاد شود، ...
کلیدواژه ها:
نویسندگان
عبدالحسین خسروپناه
دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
رضا ابروش
دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)