بررسی انتقادی نسبت معرفت و رویابینی در اندیشه ی کارلوس کاستاندا
محل انتشار: فصلنامه اندیشه دینی، دوره: 21، شماره: 80
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 118
فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JRT-21-80_005
تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1401
چکیده مقاله:
نسبت معرفت و رویابینی یکی از دیدگاه های مهم کارلوس کاستاندا به حساب می آید. او تحت این نظریه مدعی است که معرفت را می توان به دو گونه تصور کرد: نخست، معرفتی که متعلق آن، امور مادی و این جهانی است و دیگری، معرفتی اصیل که در حالت غیرطبیعی به دست آمده و ماهیت غیرتجربی دارد. در این میان، رویابینی حالتی برای تحصیل معرفت اصیل است و گیاهان روان گردان نیز ازجمله طریقی برای کسب این آگاهی به حساب می آیند. در مقام تحلیل انتقادی این دیدگاه به نظر می رسد که دیدگاه کاستاندا انسجام کافی ندارد؛ زیرا اگر معرفت متعالی با التفات به ساحت های دوگانه ی وجود آدمی فراهم شده و سعادت نیز در شکوفایی استعدادهای مادی روحی و پاسخ مناسب به نیازهای روحی و جسمی قوام یابد، ناگزیر، کاستاندا تبیین دقیقی از چیستی معرفت سعادت بخش یا متعالی به دست نمی دهد. او تنها به همین ادعا بسنده می کند که معرفت غیرحسی یا معرفت برآمده از غیرمحسوسات، موید تعالی است. ازسوی دیگر، در اندیشه ی کاستاندا، معرفت اصیل نوعی آگاهی برآمده در حالت غیرطبیعی است. این معرفت که نحوه ای از شهود معنوی تلقی می شود، مبتنی بر تقویت قوای نفسانی لحاظ نشده است. درواقع، اهمیت استفاده ی از گیاهان روان گردان برای تحصیل این معرفت نیز موید این مدعاست.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمدحسین کیانی
پژوهشگر پسادکتری فلسفه دانشگاه قم. قم. ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :