ابن سینا و تمایز وجودشناختی هیدگری

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 159

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_WPIKI-1-2_003

تاریخ نمایه سازی: 3 آذر 1401

چکیده مقاله:

یکی از عمده ترین استنادات هیدگر در توضیح فرآیند نسیان وجود در تاریخ متافیزیک، عدم التفات به تمایز وجودشناختی از سوی اصحاب متافیزیک است که بر اساس آن، باید از فروکاستن وجود به موجودی خاص اجتناب ورزید. به زعم هیدگر، در پی عدم التفات به تمایز وجودشناختی در طول تاریخ فلسفه، فیلسوفان اغلب از مداقه در «معنا» و «حقیقت» وجود صرف نظر کرده اند. اما چنانکه می دانیم یکی از دقت نظرهای هوشمندانه فیلسوفان مسلمان در مواجهه با مبانی وجودشناختی فلسفه یونان، التفات به تمایز میان وجود و ماهیت است. التفات جدی به این تمایز، که نخست در آراء فلسفی فارابی انعکاس یافته، نزد ابن سینا به یکی از مبانی اصلی وجود شناسی بدل شده است. پرسش و مساله اساسی در این میان آن است که آیا می توان تمایز میان وجود و ماهیت و مباحث وابسته به آن را نزد فیلسوفان مسلمان، به ویژه ابن سینا مصداقی از تمایز وجودشناختی مطلوب هیدگر به شمار آورد؟ نتایج بررسی ها در پژوهش پیش رو نشان می دهد که به رغم ابداعات و دستاوردهای وجودشناختی ابن سینا، وجود در منظومه فکری او به مثابه یک ابژه مد نظر قرار می گیرد؛ به نحوی که حتی در تحلیل ذهنی، متاخر از چیستی یک موجود انگاشته می شود و در زمره مقومات هویت آن به شمار نمی آید. این شیوه مواجهه با مساله وجود، علاوه بر آنکه پرسش از معنا و حقیقت وجود را مغفول عنه می نهد، وجود را به مثابه حضور، نامستوری و افق گشایش به فراموشی می سپرد و در نهایت، دستگاه مفهومی و معرفت شناسی ویژه موجودات را در تحلیل آن به کار می گیرد و به این ترتیب از التفات به تمایز وجود شناختی مطلوب هیدگر استنکاف می ورزد.

نویسندگان

مجتبی اعتمادی نیا

گروه معارف دانشگاه فرهنگیان، پردیس حکیم فردوسی، البرز، ایران