بررسی فعالیت لیپیدی خون و آنتی اکسیدانی عصاره های گیاهان اسپند و گل ریواس حاوی آنتراکینون بر روی فعالیت آنزیم ATP سیترات لیاز کبدی در موشهای صحرایی نر نژاد NMRI

هدف از این تحقیق بررسی عصاره گیاه حاوی بیشترین آنتراکوینون( ریواس) بر پروفایل لیپیدی(میزان کلسترول تام،LDL،HDL و VLDL) ،میزان فعالیت آنزیم سیترات لیاز کبدی(ACL)وتغییرات بافتی کبد در موش ها است که رژیم غذایی حاوی کلسترول بالا را دریافت داشته اند. ۶۰ سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد NMRI با وزن ۱۸۰ تا ۲۵۰ گرم به ۵گروه تقسیم می شوند.گروه اول به عنوان گروه کنترل منفی غذای فشرده و آب مقطر دریافت کردند.گروه دوم به عنوان گروه کنترل مثبت رژیم غذایی پرچرب (حاوی ۲ درصد کلسترول و ۲۵.% اسید کولیک ) وآب مقطر را به مدت ۴ هفته دریافت کردند. گروه های پیشگیری ۱،۲ و۳ علاوه بر رژیم غذایی حاوی پر چرب و آب مقطر ،عصاره برگ گیاه انتخاب شده را به ترتیب به میزان ۵،۷.۵ و ۱۰ LD۵۰/ گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن(از طریق گاواژ دهانی) به مدت ۸ هفته دریافت کردند.در روز آخر از تمام حیوانات پس از بیهوشی جهت تهیه نمونه سرم، خونگیری به عمل امد و اندام کبد جهت مطالعات هیستولوژی نمونه های بافتی برداشته شد. بر روی نمونه های سرمی،اندازه گیری کلسترول تام و HDL، LDLو تری گلیسرید , آزمایشات قند خون ، اوره خون ، اسید اوریک خون و MDAو پتانسیل آنتی اکسیدانی تام سرم (تست frap) صورت گرفت. جهت مقایسه کلی داده ها از آنالیز واریانس یک طرفه و جهت مقایسه زیر گروه ها از پس آزمون توکی استفاده خواهدگردید , سطح معنی داری p<۰.۰۵ در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از اندازه گیری فاکتورهای بیوشیمیایی سرمی نشان داد مقادیرسرمی تری گلیسرید،کلسترول LDL،اسید اوریک،گلوکز، آلانین ترانسفراز،آسپارتات ترانسفراز و آلکالین فسفاتازدر گروه های تیمار هیچگونه اختلاف معناداری با گروه کنترل ندارد.درصورتیکه میزان سرمی اوره در گروه های کنترل منفی و پیشگیری ۱ افزایش معناداری در مقایسه با گروه کنترل مثبت نشان می دهد. همچنین غلظت سرمی کلسترول تام در گروه های پیشگیری ۲ و ۳ و کنترل منفی کاهش معناداری در مقایسه با گروه کنترل مثبت دارد اما در گروه پیشگیری ۱ فاقد اختلاف معنادار با گروه کنترل مثبت می باشد. غلظت سرمی آنزیم مالون دی آلدهید (MDA) فقط در گروه پیشگیری ۱ افزایش معناداری را با گروه کنترل منفی نشان می دهد در صورتیکه بقیه گروه ها فاقد اختلاف معنادار با گروه های کنترل (مثبت و منفی) می باشند. علاوه براین بررسی های هیستوپاتولوژیک اسلایدهای بافتی کبدی نشاندهنده کبد چرب در گروه کنترل مثبت بود بطوریکه در مقاطع بافتی کبد تشکیل میکرو وزیکول و ماکرو وزیکول ها مشخص می باشد و رسوب گسترده چربی در سلول های پارانشیمی کبدی دیده می شود ولی اختلالات پاتولوژیک دبگری در مقاطع بافتی مشاهده نگردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد مصرف عصاره برگ گیاهان اسپند و گل ریواس در دوزهایg/kg B.W۱۰ و ۷.۵ موجب کاهش کلسترول تام در موشهای صحرایی نر نژاد NMRI می شود که رژیم غذایی حاوی کلسترول دریافت کرده اند اما دوز پایین عصاره برگ گیاه (g/kg B.W ۱۰) نه تنها تاثیری بر کاهش میزان کلسترول تام در حیوانات دریافت کننده غذای پرچرب ندارد بلکه موجب افزایش معنادار میزان سرمی MDA در این حیوانات می شود.