جنگ اوکراین نبرد نظریه ها رئالیسم یا لیبرالیسم در روابط بین الملل تحلیل براساس تئوری رئالیسم تدافعی و رئالیسم تهاجمی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,039

فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

EMCONF09_089

تاریخ نمایه سازی: 12 آذر 1401

چکیده مقاله:

جهان بی نهایت پیچیده است و به ناچار همه ی ما به باورها یا نظریه های گوناگونی در مورد اینکه «جهان چگونه کار می کند» تکیه می کنیم تا بلکه کل جهان را بفهمیم. برای درک تهاجم روسیه به اوکراین نظریه ها رئالیسم یا لیبرالیسم در روابط بین الملل در سیاست هم پیمانی، سازگار است. تهاجم روسیه به اوکراین به خوبی نشان از این دارد که در عالم واقع منطق قدرت، نقش آفرینی اصلی را دارد. بر اساس این نگاه آن چیزی که نهایتا سرنوشت سیاست بین الملل و کشورها را رقم می زند، مبتنی بر منطق قدرت است. به طور کلی یکی از دعواها و مناقشه های همیشگی در روابط بین الملل در میان این دو نظریه رئالیسم یا لیبرالیسم اصلی در چرخش بوده است. این دو نظریه از نظر تاریخی، از ابتدای ایجاد رشته روابط بین الملل در سال ۱۹۱۹که اولین کرسی آن به نام ویلسون رئیس جمهور آرمان گرای ایالات متحده ایجاد شد، مطرح شده و تا همین امروز تداوم یافته است در کلی ترین سطح، همه ی نظریه های واقع گرا جهانی را به تصویر می کشند که در آن هیچ اداره یا نهادی وجود ندارد که بتواند از دولت ها در برابر یکدیگر محافظت کند. جهانی که در آن، دولت ها باید نگران این باشند که آیا یک متجاوز خطرناک ممکن است آنها را در مقطعی در آینده تهدید کند یا خیر؟ این وضعیت، دولت ها به ویژه قدرت های بزرگ را مجبور می کند که بسیار نگران امنیت خود باشند و برای کسب قدرت با هم رقابت کنند. متاسفانه، این ترس ها گاهی اوقات دولت ها را به انجام کارهای وحشتناک سوق می دهد. از نظر واقع گرایان، تهاجمی (میر شایمر) تهاجم روسیه به اوکراین ( به تهاجم ایالات متحده به عراق در سال ۲۰۰۳) به ما یادآوری می کند که قدرت های بزرگ زمانی که معتقد باشند که منافع امنیتی اساسی آنها در خطر است، گاه به شیوه های وحشتناک و احمقانه ای عمل می کنند. بر این اساس سوال پژوهش این است که : کدامیک از نظریه های نظریه ها رئالیسم یا لیبرالیسم در روابط بین الملل روابط بین الملل، تهاجم روسیه به اوکراین بهتر تحلیل می کند؟ کدام نظریه ها حداقل تا حدی تایید شده اند، کدامیک ناقص بوده اند، و کدامیک ممکن است مسائل کلیدی را با ادامه ی گسترش بحران اوکراین برجسته کنند؟ و در نهایت کدام نظریه برنده این جنگ خواهد بود؟ و در نهایت تئوری رئالیست های تدافعی یا رئالیسم تهاجمی درباره جنگ روسیه با اوکراین چه میگویند؟ در پاسخ باید گفت تمام شواهد و قرائن حاکی از این است که نگاه واقع گرایان به شکل دقیق تری می تواند روابط بین الملل را بحران اوکراین به شکل اعم نظریه ها رئالیسم و به طور خاص درک لیبرالیسم از سیاست ، سازگار تبیین کند. است. ارزش های مشترک می توانند پیمان های مشترک را منسجمتر و ماندگارتر کنند، اما تعهدات جدی به دفاع جمعی، ناشی از درک یک تهدید مشترک است. همراه با قابلیت های تهاجمی و نیات تجاوزکارانه است. این عناصر تا حد زیادی توضیح می دهند که چرا اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد با ائتلاف های موازنه گر قدرتمندی در اروپا و آسیا روبرو شد. بطور کلی در نگاه واقع گرایان، هدف اصلی دولت ها به سمت خودیاری حرکت می کنند و همواره به دنبال این هستند که با توسعه توانمندی های خود، امنیت و بقای خود را تضمین کنند. در بین نظریه پردازان رئالیسم تدافعی، دغدغه امنیت محور اصلی نگاه متفکرینی مثل استفن والت یا جک اسنایدر را تشکیل می دهد. تاکید رئالیست های تهاجمی روابط بین الملل چون جان میر شامیر یا فرید ذکریا، بیش از هر چیز بر مقوله امنیت است. تفاوتی که بین رئالیسم های تدافعی و رئالیسم های تهاجمی وجود دارد، این است که در نگاه رئالیست های تهاجمی مثل جان میرشایمر، آنارشی بین المللی بدخیم است، حال آنکه در نگاه تدافعی ها، این آنارشی خوش خیم است؛ یعنی امنیت برخلاف نگاه تهاجمی ها چندان هم کمیاب و نایاب نیست و در نتیجه دولت ها تنها زمانی که احساس کنند، تهدیدی علیه آنها ایجاد شده، نسبت به آن تهدید واکنش نشان می دهند و این واکنش هم در قالب موازنه وحشت ویا تهدید قابل ادراک است. از منظر تدافعی ها، دولت ها در شرایطی شروع به حرکت های تهاجمی نظیر همین حمله نظامی روسیه به اوکراین می کنند که احساس کنند تهدیدی برایشان ایجاد شده است. بر همین مبنا است که دولتی مثل روسیه زمانی که احساس می کند مرزهای ناتو رو به گسترش است، سعی می کند فراتر از مرزهای خود عرض اندام کند تا بتواند به نحوی امنیت خود را تضمین کند. بر مبنای نگاه رئالیست های تدافعی می شود به راحتی رفتار امروز پوتین را فارغ از درستی یا نادرستی و فارغ از اینکه خوشمان بیاید یا نیاید، تحلیل کنیم. به هر حال سالها است که سیاست گسترش به سمت شرق ناتو، دغدغه های بسیاری را برای کشورهای مختلف از جمله روسیه به عنوان قدرتمندترین قدرت نظامی جهان بعد از ایالات متحده ایجاد کرده است.

نویسندگان

وریا شبرندی

دانش آموخته کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه گیلان