دترمینیسم اقلیم شناختی ابن خلدون و پیدایش علوم و تمدن بشری
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 390
فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_TUHIS-12-29_005
تاریخ نمایه سازی: 17 آذر 1401
چکیده مقاله:
ابن خلدون مورخ و متفکر مسلمان ازجمله معدود نظریه پردازان طراز اول جهان اسلام است که در برخی از حوزه ها نظریه های بدیعی را طرح کرده است که تاکنون مورد تجزیه وتحلیل قرار نگرفته است. یکی از این حوزه ها جغرافیا و به طور دقیق تر اقلیم شناسی است. پرسش مقاله کنونی در گام نخست این است که ابن خلدون چه معنایی از اقلیم را موردنظر داشته است و در گام بعد به چه رابطه ای میان اقلیم و جامعه بشری باور داشته است؟ فرضیه پژوهش ازاین قرار است که زیرساخت اندیشه وی در مورد اقلیم نظریه هفت اقلیمی یونانی است و ابن خلدون در یک «تبیین علی» اقلیم را به منزله «علت تامه» شالوده تکوین علوم، هنرها، خلق وخوها و نژاد بشری تلقی می کرده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که ابن خلدون اقالیم معتدل یعنی اقلیم های ۳ و ۴ و ۵ را در پرورش و شکل گیری انسان های هنجارمند، مستعد و متمدن مهم تلقی کرده و از سوی دیگر در اقالیم به دوراز اعتدال همچون اقالیم ۱ و ۲ و ۶ و ۷ که با استوا و قطب متناظرند، انسان هایی به دوراز تمدن و با ناهنجاری های مختلف پرورش می یابند. نتایج تحقیق نشانگر آن است که ابن خلدون به یک نوع دترمینیسم اقلیم شناختی در جامعه بشری باور داشته است که درنتیجه آن در اقلیم های نامعتدل انسان های منحرف ظهور می یابند و در اقالیم معتدل پیامبران و نوابغ به منصه ظهور می رسند.
نویسندگان
شیرزاد خزائی
استادیار دانشگاه بیرجند
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :