نقش دلالتهای زمانی در ارتباط میان نقاشی و آئین نمایشی در هنر سنتی پردهخوانی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 217

فایل این مقاله در 7 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_NAGHS-1-2_003

تاریخ نمایه سازی: 3 دی 1401

چکیده مقاله:

نشانههای زمانی در اکثر تعاریفی که تاکنون از روایت ارائه شدهاست، جایگاه ویژهای داشتهاند. یکی از زمینههاییکه میتوان در آن مقولهنشانه های زمانی روایت را مورد مطالعه قرار داد هنر پرده خوانی است. پردهخوانی یکی از گونه های نمایشی سنتی در ایران است که در آن روایت هایینقلی- محاکاتی، با رویکرد تراژیک از زندگی بزرگان مذهبی و یا قهرمانان ملیبازگو میشود. این هنر نمایشی در آن واحد از دو رسانه نقاشی و نمایش برایبیان داستان بهره میگیرد. دو رسانهایکه از منظر نشانههای زمانی تفاوتهایی بنیادین دارند. پرده، تابلویی چند قابی است که در پیوند قاب هایش باهم روایت هایی شکل می گیرند که از منظر زمانی گسسته و متعلق به زمانماضی هستند. پرده خوان شخصی است حاضر در زمان حالکه میکوشدگسستهای زمانی را در این فرایند پیوند روایی میان قاب های تابلوی نقاشیپرکند و روایتی منظم با پیوستگی زمانی را شکل دهد. او با استفاده از روایتهای نقلی و محاکاتی خود و نقش های روی پرده، زمان حال را به گذشتهپیوند میدهد و نشانههای زمانی را طوری به کار میگیرد تا مخاطبش دائممیان زمان ماضی نقش بسته بر پرده ( به عنوان فرایندی در زمانی) و زمانحال ( به عنوان فرایندی همزمانی) در نوسان باشد. این مقاله می کوشد بهاین سئوال پاسخ دهدکه پرده خوان چگونه کار با نشانههای زمانی را سامانمیدهد تا هم گسستهای زمانی روایت نقاشی پرده را پرکند و هم مخاطبرا در طول روایت، میان زمان حال و گذشته در سیلان نگاه دارد  

نویسندگان

رامتین شهبازی

دانشجوی دکتری فلسفه هنر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز

محمد هاشمی

دانشجوی دکتری فلسفه هنر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات