زمینه و هدف: یکی از معیارهای سنجش عملکرد دولتها و بقای آنان، میزان موفقیت در کاهش و ثبات در
شاخص فلاکت است.
شاخص فلاکت از مجموع تورم و بیکاری به دست میآید. تورم و بیکاری مهمترین عوامل تاثیرگذار بر درآمد خانواده میباشند چنانچه مقدار
شاخص فلاکت بالا باشد خانوادهها پول کمتری برای خرید کالاهای مصرفی خود از جمله استفاده از خدمات بهداشت و درمان در اختیار خواهند داشت. لذا این تحقیق ارتباط
شاخص فلاکت و
پرداخت از جیب بیماران در
نظام سلامت ایران را مورد سنجش قرارداده است.
روش پژوهش: این مطالعه با استفاده از دادههای سری زمانی ۲۰۱۹-۱۹۹۸ به بررسی ارتباط
شاخص فلاکت و
پرداخت از جیب بیماران در
نظام سلامت ایران پرداخته است. به این منظور برای بررسی مانایی متغیرها از آزمون دیکی فولر، برای بررسی رابطه علیت بین متغیرها از آزمون علیت تودا-یاماموتو و برای بررسی وجود رابطه بلندمدت از روش خودرگرسیون با وقفههای توزیعی استفاده شد. داده های مورد استفاده از بانک جهانی و مرکز آمار
ایران گردآوری شدند، همچنین تحلیل دادهها و نتایج با استفاده از نرم افزار Eview ۹ انجام شده است.
یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده از برآورد مدل، یک رابطه علیت دوطرفه بین
شاخص فلاکت و
پرداخت از جیب بیماران در
نظام سلامت ایران وجود داشت. همچنین با افزایش ۱ واحد در میزان
شاخص فلاکت به میزان ۱/۲۷ واحد بر
پرداخت از جیب بیماران افزوده شد. ضریب مدل تصحیح و خطا برابر با ۰/۳۱۲ بود؛ که به این معنا است که در هر دوره به میزان ۰/۳۱۲ از عدم تعادل کوتاه مدت برای دستیابی به تعادل بلندمدت تعدیل میگردد. به عبارتی بیش از ۳ سال و کمتر از ۴ سال طول میکشد تا عدم تعادلهای کوتاه مدت از بین رفته و به سمت رابطه بلندمدت خویش برسد.
نتیجه گیری: با افزایش شاخص فلاکت،
پرداخت از جیب بیماران نیز افزایش می یابد. لذا دولت می بایست با اتخاذ سیاستهای مناسب در جهت کاهش نرخ بیکاری و تورم، موجب کاهش
پرداخت از جیب بیماران در
نظام سلامت گردد. پوشش بیمههای پایه برای خدمات ضروری بیماران را افزایش دهد. گستردگی بیمههای تکمیلی درمان در سطح جامعه مخصوصا دهکهای پایین نیز افزایش یابد. درواقع می بایست دولت هزینه این بخش از بیمه را برای چهار دهک پایین تقبل نماید تا از این طریق موجب کاهش
پرداخت از جیب بیماران گردد.